سیصدو سیزده یار

لشکر رزمنده انصارالمهدی موعود (عج) زرقان

سیصدو سیزده یار

لشکر رزمنده انصارالمهدی موعود (عج) زرقان

آزمون معرفت

مهدی ملاصادقی | يكشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۱۸ ق.ظ
رفیق من، نیک بنگر که امام عصر و زمانت را چگونه یافته ای؟ و آن مهربان امیر مهر را به چه وصفی شناخته ای؟ ... او را امام مهر یافته ای، یا امام قهر؟! او را مولای هدایت و تربیت دانسته ای، یا نماد خونریزی و خشونت؟!... به خدایی که جانم در دست اوست، هنوز او را نیک نشناخته ایم و دل به جمال خدایی اش نباخته ایم:...اینک خواهر و برادرم که داعیه دار محبت و معرفت اویی، در آئینه این داستان به دقت بنگر و میزان معرفت خویش را به ساحت حضرتش بار دیگر باز نگر:شیخ علی حلاوی، پارسا مردی عابد و زاهد بوده که همواره در انتظار ظهور حضرت مهدی روحی فداه به سر می برده است. آن جناب در ضمن مناجات هایش مولایمان را چنین خطاب می کرده است:«مولاجان، دیگر دوران غیبت تو به سر آمده و هنگامه ظهورت فرا رسیده است... یاوران مخلص تو به تعداد برگ درختان و قطره های باران درگوشه و کنار جهان پراکنده اند... اینک بیا و بنگر که در همین شهر کوچک حله، یاوران پا به رکاب تو بیش از هزار نفرند... آقاجان، پس چرا ظهور نمی کنی تا دنیا را لبریز از عدل و داد نمایی؟!»شیخ علی حلاوی عاقبت روزی از رنج فراق سر به بیابان می گذارد و ناله کنان به ساحت امام زمان روحی فداه خطاب و عتاب می کند که «غیبت تو دیگر ضرورتی ندارد... همه آماده ظهورند... چرا نمی آیی؟!»در آن هنگام، ناگاه مردی به ظاهر بیابان گرد را نزد خود حاضر می بیند که از او می پرسد: «جناب شیخ، روی عتاب و خطابت با کیست؟» و او پاسخ می دهد: «روی سخنم با امام زمان و حجت وقت است که با این همه یارو یاور که بیش از هزار نفر آنان در حله زندگی می کنند و با وجود این همه ظلم که عالم را فرا گرفته است، چرا ظهور نمی کند!»آن مرد عرب می فرماید: «ای شیخ، منم صاحب الزمان! با من این همه عتاب مکن! حقیقت چنین نیست که تو می پنداری. اگر در تمام جهان 313 نفر از اصحاب و یاوران مخلص من پا به عرصه گذارند، ظهور می کنم. ... و اما در شهر حله که می پنداری بیش از 1000 نفر از یاوران من حاضرند، جز تو و فلان شخص قصاب، احدی در ادعای محبت و معرفت ما صادق نیست. اگر می خواهی حقیقت امر بر تو آشکار شود، به حله باز گرد و خالص ترین مردانی را که می شناسی به همراه همان مرد قصاب، در شب جمعه به منزلت دعوت کن و برای ایشان در حیاط خانه خویش مجلسی آماده کن!... پیش از ورود مهمانان، دو بزغاله به بالای بام خانه ات ببر و آن گاه منتظر ورود من باش تا تو را به حقیقت امر رهنمون شوم!»شیخ علی حلاوی، با شادی و سرور فراوان، بلافاصله به شهر حله باز می گردد و یک راست خانه آن مرد قصاب می رود و ماجرای تشرف به محضر امام زمان(عج الله) را بازگو می کند.این دو نفر، پس از بحث و بررسی فراوان، از میان بیش از هزار نفری که جملگی را از عاشقان و منتظران حقیقی مهدی موعود روحی فداه می دانستند، 40نفراز بهترین ها را انتخاب نموده و برای شب جمعه به منزل شیخ دعوت می نمایند تا به فیض دیدار مولایشان نایل شوند.
  • مهدی ملاصادقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی