جوانان و انتظار
مهدی ملاصادقی | يكشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۱، ۱۰:۲۱ ق.ظ
۱. ارزش جوانیزندگی انسانها سه مرحله دارد: کودکی، جوانی و پیری. جوانی، مرحله قدرت و قوّت است که ناتوانی از دو سو آن را احاطه کرده است. بنابراین، بهار عمر انسان، جوانی است.انسان در پیمودن راه زندگی و پستیها و بلندیهای آن، مانند کوهنوردی است که یک روز دامنه فراز را میپیماید تا خود را به مرتفعترین قله کوه برساند و روز دیگر از دامنه نشیب میگذرد تا به آخرین نقطه نزولی برسد. هنگام پیمودن دامنه فراز، هر روز که بر وی میگذرد، چشماندازش وسیعتر میشود و نقاط تماشایی را بیشتر میبیند. وقتی که به قله کوه قدم میگذارد، بر همه جا مسلط میشود و عالیترین منظرهها را میبیند. برعکس، هنگام پیمودن راه نشیب، هر روز که بر او میگذرد، چشم اندازش محدودتر میشود و نقاط تماشایی، یکی پس از دیگری از نظرش پنهان میشوند.روزهای جوانی، رسیدن به بالاترین مرحله زندگی است. از دیدگاه جوان، منظرههای زیبا و چشماندازهای دلانگیز بسیار است. روح جوانان لبریز از آرزوها و سرشار از عشق و امید است. روزهای جوانی، دوران درخشندگی زندگی، شادمانی، قوت و قدرت نشاط و امید، کار و کوشش، شور و هیجان است.۲. توجه پیامبر اعظم (صلیالله) به جوانانپیشوای عالیقدر اسلام به لیاقت و کارآیی جوانان در امور جامعه اسلامی توجه داشت و در حکومت نوبنیاد خود، از نسل جوان استفاده میکرد.مصعب بن عمیر یکی از اصحاب جوان پیامبر اسلام پیش از هجرت بود. او بسیار زیبا و عفیف، بلند همت و جوانمرد بود. پدر و مادرش به وی علاقه بسیاری داشتند و مورد تکریم و احترام مردم مکه بود. بهترین لباسها را میپوشید و به «طاووس حرم» معروف بود. او شیفته سخنان آسمانی پیامبر اکرم (صلیالله) و مجذوب گفتار نافذ حضرت شد و آیین اسلام را پذیرفت. پدر و مادرش خشمگین شدند و او را در خانه زندانی کردند، ولی این مجازات در وی اثری نگذاشت و در مسلمانی ثابتقدم ماند و پس از هجرت، در جنگ احد به شهادت رسید.مصعب بن عمیر یک سال پیش از هجرت، به عنوان نخستین مبلّغ اسلام از سوی پیامبر مأموریت یافت به مدینه برود و مردم را برای هجرت آماده کند. مصعب، با حرارت و نیروی ایمان، با شور و هیجان جوانی و در کمال اخلاص، کار خود را آغاز کرد. او با گفتار آتشین در سخنرانی، آهنگ گرمش در تلاوت قرآن، اخلاق پسندیدهاش در معاشرت با مردم، افکارشان را زیر و رو کرد و آنان بیش از پیش به اسلام گرویدند.همچنین گفتهاند پس از فتح مکه، پیامبر اکرم (صلیالله) و مسلمانان گرفتار جنگ حنین شدند. پیامبر از مکه خارج شد، ولی لازم بود در آن شرایط حساس، فرمانداری شایسته برای مکه برگزیند. پیشوای اسلام، از میان تمام مسلمانان، جوان بیست و یک سالهای به نام عتاب بن اسید را برای آن مقام برگزید و در برابر گلهمندی بعضی از بزرگان دستور داد که همه باید از او پیروی کنند. عتاب تا آخر عمر پیامبر، فرماندار مکه بود و مکه را به شایستگی اداره کرد.نمونه دیگر آن است که پیامبر اکرم (صلیالله) در آخرین روزهای عمرش، فرماندهی لشکر اسلام را به اسامة بن زید سپرد. به طور کلی، چنین نمونههایی نشاندهنده توجه ویژه حضرت به جوانان شایسته است. همچنانکه در زندگی ائمه اطهار هم به موارد فراوانی از این دست میتوان اشاره کرد.
- ۹۱/۰۳/۰۷