سیصدو سیزده یار

لشکر رزمنده انصارالمهدی موعود (عج) زرقان

سیصدو سیزده یار

لشکر رزمنده انصارالمهدی موعود (عج) زرقان

موعود در ادیان:

مهدی ملاصادقی | دوشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۱، ۰۸:۲۵ ب.ظ
موعود در آیین یهود (قسمت اول) پیامبر دین یهود ـ یا بنی اسراییل ـ حضرت موسی علیه‌السّلام می‌باشد. یهود یکی از سه دین بزرگ توحیدی جهان است و اسم خاص خداوند در این دین «یَهوَه» می‌باشد. عهد عتیق نامی است که مسیحیان در مقابل عهد جدید خود به کتاب یهودیان داده‌اند که البته به هر دو عقیده دارند. عهد عتیق 39 کتاب دارد و از نظر موضوع به سه بخش تقسیم می‌شود: 1- تورات و بخش تاریخی عهد عتیق؛ 2- حکمت، مناجات و شعر مانند کتاب ایوب و کتاب مزامیر؛ 3- پیش‌گویی‌های انبیا مانند کتاب یونس، کتاب زکریا و کتاب حَبَـقوق؛ کتاب مقدّس یهودیان یعنی تورات در آغاز عهد عتیق قرار دارد و هر بخش آن به نام «سفر» و هر سفر به چند باب و آیاتی چند تقسیم شده است، و تفسیری که علمای یهود بر آن نوشته‌اند «تلمود» نام دارد. یهودیان پس از نخستین ویرانی شهر قدس، همواره در انتظار یک رهبر الهی فاتح بوده‌اند که اقتدار و شکوه قوم خدا را به عصر درخشان داوود و سلیمان برگرداند. آنان معتقدند نجات دهنده‌ی آخرالزمان، مسیح (ماشِیَح) به معنای مسح شده‌ی خداوند است که جهان مطلوب و درخشان آینده را می‌سازد. به اعتقاد همه‌ی یهودیان، نجات‌دهنده (مسیح) انسانی است همانند دیگران؛ اما برخوردار از جلوه و جبروت خدایی. او جهان را با نور خویش که جلوه‌ای از نور خداست روشن خواهد کرد. موعود در آیین  یهود (قسمت دوم) در زبور داوود که تحت عنوان مزامیر در عهد عتیق آمده، تقریباً در هر بخش از آن، اشاره به ظهور منجی آخرالزمان و نوید پیروزی صالحان بر شریران، و بالأخره تشکیل حکومت واحد جهانی و تبدیل ادیان و مذاهب گوناگون به دینی واحد و جهان شمول دیده می‌شود: «زیرا که شریران منقطع خواهند شد و اما منتظران خداوند، وارث زمین خواهند شد. هان بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود، در مکانش تأمل خواهی کرد و اما حلیمان وارث زمین خواهند شد ... زیرا که بازوان شریر شکسته خواهد شد. و اما صالحان را خداوند تأیید می‌کند. خداوند روزهای کاملان را می‌داند و میراث آن‌ها خواهد بود، تا ابدالاباد.»[1] دورنمایی از جهان نوین و ظهور مسیحا که در آثار نویسندگان یهودی آمده‌است، بیان کننده‌ی این معناست که خداوند متعال در آخرالزمان جهان را دگرگون خواهد فرمود و صالحان و ابرار از ظالمان و اشرار جدا خواهند شد و این روزگار پر از ظلم و جور به پایان خواهد رسید. هر چند این پیروزی در آثار یهود به رهبری مسیح با القابی مانند «فرشته‌ی منتخب داوود» حاصل می‌گردد.[2] در کتاب حبقوق نبی نیز از دیگر بخش‌های مجموعه‌ی عهد عتیق آمده است: «اگر چه تأخیر نماید، برایش منتظر باش، زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد کرد ... بلکه جمیع امت‌ها را نزد خود جمع می‌کند و تمامی قوم‌ها را برای خویشتن فراهم می‌آورد.»[3] شور و التهاب انتظار موعود در تاریخ پر نشیب و فراز یهودیت موج می‌زند. یهودیان در طول تاریخ، هر گونه خواری و شکنجه را به این امید بر خود هموار کرده‌اند که روزی مسیحا بیاید و آنان را از گرداب ذلت و درد و رنج برهاند و فرمانروای جهان گرداند. در عصر ما هم که یهودیان صهیونیست به پا خاسته و با اشغال فلسطین، در صدد برآمده‌اند حقارت همیشگی قوم یهود را برافکنند، چیزی از تب و تاب انتظار موعود کاسته نشده است. درست است که اقلیتی ناچیز از یهودیان بر اثر دلبستگی شدید به امیدهای قدیم، تشکیل دولتی صهیونیستی را مخالف آرمان مسیحایی شمرده و پیوسته با آن مخالفت کرده‌اند، ولی اکثر یهودیان آن را با جان و دل پذیرفته و آن را ره‌گشای عصر مسیحا دانسته‌اند. هم اکنون صهیونیست‌های اشغال‌گر فلسطین، علاوه بر دعاهای مسیحایی روزانه، در پایان مراسم سالگرد بنیانگذاری رژیم اسراییل غاصی، پس از دمیدن در شیپور عبادت، این گونه دعا می‌کنند: «اراده‌ی خداوند، خدای ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده‌دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد.»[4] [1] . مزامیر، مزمور 37، آیه‌های 9-18، به نقل از محمد خادمی شیرازی، یاد مهدی علیه‌السّلام، ص46 . [2] . تاریخ ادیان، ترجمه‌ی علی اصغر حکمت، ص365 . [3] . حبقوق نبی، فصل 2، آیه‌های 3-5، به نقل از علی اکبر مهدی‌پور، او خواهد آمد، ص122 . [4] . حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 102 .   موعود در آیین مسیحیت (قسمت اول)   پیامبر دین مسیحیت حضرت عیسی علیه‌السّلام با تولدی معجزه‌آسا پا به جهان گذارد.[1] با آن که مسیحیت مثل سایر ادیان زنده‌ی جهان از آسیا نشأت گرفت، اما از جهت گسترش تاریخی و دایره‌ی نفوذ، این دین به طور عمده، در مغرب زمین شیوع یافت.   کتاب مقدّس مسیحیان دو بخش دارد: عهد جدید و عهد عتیق. علت این نامگذاری آن است که مسیحیان معتقدند خدا با انسان دو پیمان بسته است: یکی پیمان کهن، به وسیله‌ی پیامبران پیش از عیسی مسیح، و دیگری پیمان نو، توسط خدای متجلی یعنی عیسی مسیح.   مجموع کتاب‌های عهد عتیق و عهد جدید 66 کتاب است، که 39 کتاب آن، همان عهد عتیق و 27 کتاب از آن عهد جدید می‌باشد.   عهد جدید از نظر موضوع به چهار بخش تقسیم می‌شود:   1- اناجیل؛   2- اعمال رسولان، نوشته‌ی لوقا؛   3- نامه‌های رسولان که مشتمل بر 21 نامه است؛   4- مکاشفه‌ی یوحنّای رسول.   کلمه‌ی «انجیل» در زبان یونانی به معنای مژده است: مژده به فرا رسیدن ملکوت آسمان یا پیمان تازه. گروه زیادی از یاران و پیروان حضرت عیسی علیه‌السّلام به نوشتن سیره‌ی آن حضرت اقدام کردند و نوشته‌هایی به وجود آوردند که بعداً انجیل خوانده شد و اندک اندک چهار انجیل از آن‌ها رسمیت یافت. انجیل‌های کنونی که به نام نویسنده‌های آن‌ها معروفند، عبارتند از:   1- انجیل متّی (سیره‌ و مواعظ مسیح با اشاره به پیش‌گویی‌های عهد عتیق)؛   2- انجیل مُرقس (قدیم‌ترین و کوتاه‌ترین کتاب سیره و مواعظ مسیح)؛   3- انجیل لوقا (سیره و مواعظ مسیح با تکیه بر جزئیات)؛   4- انجیل یوحنّا (متأخرترین کتاب سیره و مواعظ مسیح با تأکید بر مافوق بشر بودن او). موعود در آیین مسیحیت (قسمت دوم)   بنابر اعتقاد مسیحیان، آخرین نجات‌دهنده و تسلی دهنده همان عیسی مسیح است که بار دیگر زنده خواهد شد و جهان سراسر فساد و تباهی را نجات خواهد داد:   «لیکن شنیده و دانسته‌ایم که این مرد به راستی مسیح است و خلاص کننده‌ی عالم.»[1]   و در رساله‌ی چهاردهم از نامه‌های رسولان که به عبرانیان (یهودیان) بوده است چنین آمده:   «همچنین مسیح نیز چون یک بار قربانی شد تا گناهان بسیاری را رفع نماید، بار دیگر بدون گناه برای کسانی که منتظر او می‌باشند، ظاهر خواهد شد به جهت نجات.»[2]   ذکر این نکته در این‌جا لازم است که در عهد جدید وعده‌ی آمدن شخصی به جز عیسی مسیح نیز داده شده است. وی تسلی‌دهنده‌ی دیگری است که مسیح از خدا (پدر) برای امتش درخواست می‌کند و خدا او را اعطا می‌کند تا همیشه با ایشان باشد. جهان او را نمی‌بیند و نمی‌شناسد، ولی آنان که به مسیح ایمان دارند، وی را باز می‌شناسند:   «و من از پدر سؤال می‌کنم و تسلی‌دهنده‌ای دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما باشد؛ یعنی روح راستی که جهان نمی‌تواند او را قبول کند. زیرا که او را نمی‌بیند و نمی‌شناسد؛ اما شما او را می‌شناسید، زیرا که با شما می‌ماند و در میان شما خواهد بود.»[3]   بیشتر نویدهای انجیل به تعبیر «پسر انسان» است، این تعبیر طبق نوشته‌ی مستر هاکس آمریکایی بیش از 80 بار در انجیل و ملحقات آن تکرار شده که فقط 30 مورد آن با حضرت عیسی علیه‌السّلام قابل تطبیق است و 50 مورد دیگر از نجات‌دهنده‌ای سخن می‌گوید که در آخر الزمان ظهور خواهد کرد، حضرت عیسی علیه‌السّلام نیز با او خواهد آمد و او را جلال خواهد داد و از ساعت و روز ظهور او جز خدا کسی اطلاع ندارد.[4]   در بشارات انجیل برای زمان ظهور حضرت مسیح علیه‌السّلام تاریخ مشخصی نمی‌یابیم، و از این جهت شباهت دقیقی با اعتقاد مسلمانان درباره‌ی زمان ظهور وجود دارد:   «اما از آن روز و آن ساعت غیر از پدر هیچ کس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم، پس برحذر باشید و بیدار شده دعا کنید زیرا نمی‌دانید که آن وقت کی می‌شود.»[5]   و در جایی دیگر آمده است که: «کمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‌کشند، تا هر وقت آید و در را بکوبد بی‌درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد ... پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمی‌برید پسر انسان می‌آید.»[6] [1] . انجیل یوحنّا، فصل 8، ص 253، به نقل از عزیز اله حیدری، مهدی علیه‌السّلام تجسم امید و نجات، ص 67 . [2] . رساله به عبرانیان، فصل 9، آیه‌ی 28، به نقل از فصل‌نامه‌ی انتظار، ش 15، ص 155 . [3] .  انجیل یوحنّا، فصل 14، آیه‌ی 17، به نقل از فصل‌نامه‌ی انتظار، ش 15، ص 155 . [4] . قاموس کتاب مقدس، ص 219، به نقل از محمّد خادمی شیرازی، یاد مهدی علیه‌السّلام، ص 52 . [5] . انجیل مرقس، فصل 13، آیه‌های 26-33، به نقل از محمّ خادمی شیرازی، یاد مهدی علیه‌السّلام، ص 48 . [6] . انجیل لوقا، فصل 12، آیه‌های 35 و 36، به نقل از علی اکبر مهدی‌پور، او خواهد آمد، ص 125 . موعود در آیین زرتشت     دین زرتشت، دین غالب ایرانیان ـ تا قبل از ظهور اسلام ـ بوده است و هنوز پیروانی در ایران و هند دارد. زرتشت پیامبر این مذهب حدود 660 سال قبل از میلاد، متولد شده است.[1]   کتاب زرتشتیان اوستا نام دارد که به معنای اساس و بنیان است. اوستای کنونی پنج بخش دارد:[2]   1- یَسنا (= جشن و پرستش): قسمتی از این بخش گاتها نامیده می‌شود (به معنای سرود). این بخش که مشتمل بر ادعیه و معارف دینی است، معروف‌ترین قسمت اوستاست و به خود زرتشت نسبت داده شده است، در حالی که سایر قسمت‌های اوستا را به پیشوایان دین زرتشت نسبت می‌دهند؛   2- ویسپِرَد (= همه‌ی سروران): مشتمل بر نیایش؛   3- وِندیداد (= قانون ضد دیو): درباره‌ی حلال و حرام و نجس و پاک؛   4- یَشتها (= نیایش، سرود و تسبیح)؛   5- خرده اوستا (= اوستای کوچک): درباره‌ی اعیاد و مراسم مذهبی و تعیین سرودهای آن‌ها.   زرتشتیان، علاوه بر اوستا، تفسیری به نام زَند اوستا و کتب مقدّس دیگری به زبان پهلوی دارند. در این دین، یک قدرت کیهانی به نام «اهورا مزدا» مشخص است و در مقابل وی، یک قدرت کیهانی متضاد به نام «اهریمن» یا روح بزرگ شرّ، خودنمایی می‌کند. این مطلب نشان‌دهنده‌ی دوری مذهب زرتشت از توحید است.[3]   در آیین زرتشت سه اصل عملی گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک وجود دارد و احترام به آتش به عنوان یکی از مظاهر خدای روشنایی و افروخته نگه‌داشتن آن در معابدی به نام آتشکده، مشخص‌ترین ویژگی این آیین است.   بر خلاف دیگر ادیان، که معمولاً منتظر یک موعود نجات‌بخش‌اند، زرتشتیان منتظر سه موعود هستند که هر یک از آن‌ها به فاصله‌ی هزار سال از دیگری ظهور خواهد کرد. این منجیان یکی پس از دیگری جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد:[4]   1- هوشیدَر، 1000 سال پس از زرتشت؛   2- هوشیدَر ماه، 2000 سال پس از زرتشت؛   3- سوشیانس (یا سوشیانت)، 3000 سال پس از زرتشت که با ظهور او جهان پایان می‌یابد. سوشیانس از ریشه‌ی «سو su، sav» به معنای سودمند است و در اوستا به معنای رها شده یا نجات‌دهنده ذکر شده است: «از این جهت سوشیانس نامیده خواهد شد زیرا که سراسر جهان مادی را سود خواهد داد.»[5]   زرتشتیان در مورد چگونگی تولد سوشیانت بر این عقیده‌اند که:   «در آخرین هزاره از عمر جهان، از خاندان بهروز خدا پرست و پرهیزگار، آخرین آفریده‌ی اهورا مزدا، متولد می‌شود. در سی سالگی امانت رسالت به وی واگذار شده و به واسطه‌ی نشانه‌ی متوقف شدن خورشید در وسط آسمان، ظهور او به عالمیان بشارت داده خواهد شد. از ظهور وی، اهریمن و دیو دروغ، نیست و نابود گردد. یاران آن موعود که از جاودانان هستند، قیام می‌کنند و همراه وی خواهند بود تا مرده‌گان برخیزند و جهان معنوی روی نماید.»[6]   و در جایی دیگر آمده است: «سوشیانت (نجات‌دهنده‌ی بزرگ جهان) دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگ‌دستی را ریشه‌کن سازد، ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم‌فکر و هم‌گفتار و هم‌کردار گرداند.»[7]   [1] . تاریخ ادیان، ص 302 . [2] . حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 64 . [3] . ادیان زنده‌ی جهان، ص 369 . [4] . حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 66 . [5] . بخشی از بند 129 فروردین یشت، به نقل از عزیز اله حیدری، مهدی علیه‌السّلام تجسم امید و نجات، ص 62 . [6] . یشتها، فصل 12، آیه‌ی 101، به نقل از فصل‌نامه‌ی انتظار، ش 15، ص 163 . [7] . جاماسب نامه، ص 121، به نقل از محمّد خادمی شیرازی، یاد مهدی علیه‌السّلام، ص 51 . موعود در آیین هندو   آیین هندو در قدیم دین برهمایی خوانده می‌شد که به برهما (Brahman)، خدای هندوان اشاره می‌کرد. این آیین، گونه‌ای فرهنگ، آداب و سنن اجتماعی است که با تهذیب نفس و ریاضت همراه شده و در تمدن و حیات فردی و جمعی مردم هندوستان نقش بزرگی داشته است.   اصول دین هندو عبارت است از: 1- اعتقاد و احترام به کتاب‌های باستانی و سنت‌های دینی بِرَهمَنان، 2- پرستش خدایانی که به ظهور آن‌ها در دوره‌های قدیم عقیده داشته‌اند، 3- اعتقاد به تناسخ و رعایت مقررات طبقات اجتماعی در معاشرت و ازدواج، 4- احترام به موجودات زنده، مخصوصاً گاو، 5- تقدس لفظ «اُم» (om) به معنای آمین که اسم اعظم الهی به شمار می‌رود.   ادعیه و آیین‌های هندوان در مجموعه‌ای به نام «وداها» (Vedas) به معنای دانش، به زبان سانسکریت گرد آمده است و به آن شروتی (Sruti) یعنی وحی و الهام و علوم مقدّس موروثی لقب می‌دهند. در کتاب مشهور اوپانشاد یا وِدانتا (به معنای پایان وداها)، خدایان سه‌گانه‌ی هندوان این گونه معرفی شده‌اند:[1]   1- برهما (Brahma)، خدای ایجاد کننده،   2- شیوا (Siva)، خدای فانی کننده،   3- ویشنو (Vishnu)، خدای حفظ کننده. جلوه‌های ده‌گانه‌ی این خدا برای مردم در طول تاریخ عبارت است از: ماهی، لاک‌پشت، گراز، موجود نیمه آدم و نیمه شیر، کوتوله، راما (Rama)، رامای تبر به دست، کریشنا (Krishna)، بودا (Buddha) و کالکی (Kalki).   بنابر تفکر هندویی، جهان از چهار دوره‌ی رو به انحطاط تشکیل شده است که عبارتند از:   1- کریتایوگه (Krita Yuga)   2- ترتایوگه (Treta)   3- دواپارایوگه (Dvapara)   4- کالی‌یوگه (kali).   در آیین هندو، موعود نجات‌بخش موسوم به «کالکی» در پایان آخرین دوره‌ی زمانی از ادوار چهارگانه‌ی جهانی، یعنی «کالی یوگه» ظهور خواهد کرد.   در این دوره که بنابر باورهای هندویی از نیمه شب بین 17 و 18 ماه فوریه سال 3103 قبل از میلاد مسیح شروع گردیده، و ما اکنون در آن به سر می‌بریم، فساد و تباهی سراسر جهان را فرا می‌گیرد. زندگانی اجتماعی و معنوی به نازل‌ترین حدّ خود نزول میکند و موجبات زوال نهایی را فراهم می‌سازد.[2] «مردمان این دوره گناهکار، ستیزه‌جو و چون گدایان، بد اقبال بوده و سزاوار اقبالی نمی‌باشند. چیزهای بی‌ارزش را ارج می‌نهند، آزمندانه می‌خورند و در شهرهایی زندگی می‌کنند که پر از دزدان است.»[3] در پایان چنین دوران سیاهی، آخرین و دهمین تجلی ویشنو، موسوم به کالکی، سوار بر اسبی سفید و به هیأت انسان ظهور خواهد کرد. وی سراسر جهان را سواره و با شمشیری آخته و رخشان در می‌نوردد تا بدی و فساد را نابود کند. با نابود کردن جهان، شرایط برای آفرینشی نو مهیا می‌شود تا در مهایوگای آتی، دیگر بار عدالت و فضیلت ارزش یابد. [1] . حسین توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ، ص 39 . [2] . فصل‌نامه‌ی انتظار، ش 15، ص 156، به نقل از ادیان و مکتب‌های فلسفی هند، ج 1، ص 282 . [3] . اساطیر هند، صص 41 - 125، به نقل از فصل‌نامه‌ی انتظار، ش 15، ص 157 .
  • مهدی ملاصادقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی