سیصدو سیزده یار

لشکر رزمنده انصارالمهدی موعود (عج) زرقان

سیصدو سیزده یار

لشکر رزمنده انصارالمهدی موعود (عج) زرقان

۳۵ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است

لینک مطالب جالب 1

مهدی ملاصادقی | يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۳۱ ب.ظ
رمز گشایی از تحرکات اخیر ملک عبدالله دوم شاه اردن سخنرانی مهم استاد پناهیان در مورد علائم نزدیکی ظهور(+فایل صوتی) شاه اردن از زاویه ای دیگر-بخش سوم (ضمیمه) شاه اردن از زاویه ای دیگر-بخش دوم شاه اردن از زاویه ای دیگر-بخش اول هشدار به مقاومت منطقه: احتمال بروز فتنه ای بزرگ ورود به عصر ظهور وظایف خاص و عام منتظران ظهور حضرت ولی عصر(عج) نگاهی به فیلم "2012"
  • مهدی ملاصادقی

لینک مطالب جالب

مهدی ملاصادقی | يكشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۳۰ ب.ظ
سلفی کیست و چه می گوید؟/ چرا سلفی گری بزرگترین خطر پیش روی جهان اسلام است؟ نقش حضرت زینب(س) در قیام امام حسین(ع) پاسخ به تعدادی از شبهات مطرح شده در فیسبوک پیرامون امام حسین و عاشورا چگونه نام برنابا از میان حواریون حذف شد؟ استاد پناهیان: شرایط منطقه خیلی با شرایط خروج سفیانی جور در می آید + صوت پشت پرده خطرناک ترین پروژه فرهنگی غرب/ آواتار به چه فرا می خواند؟ + تصاویر ماهانتا در نقش پیامبرى براى اکیست‏ها اولویت هالیوود؛ترویج سبک زندگی مصرف گرا اقسام نشانه‌های ظهور امام زمان(عج)
  • مهدی ملاصادقی

فواید خواندن دعای فرج

مهدی ملاصادقی | شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۳۳ ب.ظ
۱-  مایه ناراحتی شیطان لعین است. ۲-  مایه استجابت دعا می شود.۳-  باعث نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان می شود.۴-  باعث آمرزش گناهان می شود. ۵-  شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود. ۶-   نشانه انتظار است.۷-  فرج مولای ما حضرت صاحب الزمان(ع) زود تر واقع می شود. ۸-  باعث طولانی شدن عمر است۹-  هنگام مرگ به او مژده می رسد و با او به نرمی رفتار می شود.۱۰-  باعث زیاد شدن اِشراف نور امام زمان(ع) در دل او می شود۱۱-  محبوبترین افراد نزد خداوند خواهد بود.۱۲-  کردار بد او به کردار نیک مبدّل می شود.۱۴-   فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.۱۵-  در امان است از تشنگی روز قیامت.۱۶-  این دعا در عالم برزخ و قیامت مونس مهربانی خواهد بود.۱۷-  باعث دوری غصّه ها می شود.۱۸-  این دعا خوشایندترین اعمال نزد خداوند است.۱۹-  در روز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می کند.۲۰-   سبب کامل شدن دین است.۲۱-  ثواب کسی را دارد که زیر پرچم حضرت مهدی (ع) شهید شود.۲۲-  با ائمه اطهار(ع) محشور می شود.۲۳-  نائل شدن به بالاترین درجات شهدا در روز قیامت.۲۴-  رستگاری به شفاعت حضرت فاطمه زهرا(ع)را دارد.
  • مهدی ملاصادقی

بیایید کاری کنیم ...تکلیف منتظران حضرت مهدی(عج) :

مهدی ملاصادقی | شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۳۲ ب.ظ
اگر که، من و تو، همان کاری را بکنیم که همه می‌کنند؛ قطعاً، به همان نتیجه‌یی‌خواهیم رسید، که همه می‌رسند.از راهِ کارهایِ تکراری و همیشگی، هرگز، نمی‌توان به دستاوردهایِ نو و غیرتکراری رسید:به هرزه، بی «می» و «معشوق»، عُمر می‌گذرد/ بَطالتم بَس؛ از امروز، کار خواهم کردبه یادِ «چشمِ» تو، خود را، خراب خواهم ساخت/ بنایِ «عهد قدیم»، استوار خواهم کرد ...[حافظة شعر ایران؛ حافظِ قرآن]دُعای عهد قدیم، فقط خواندنی نیست؛ کار کردنی ـ هم ـ هست، به کار بردنی ـ هم ـ هست.دعای عهد، پیمان‌نامه‌یی ست که ـ حتماً ـ به امضای دو طرف باید برسد؛ وگرنه، نه معنا دارد و نه موجودیت! پیمان‌شکنی، ریشه در نادانی و سُست عهدی دارد.نمی‌شود ندانست، و کاری کرد!آن که نمی‌داند چه می‌کند، در واقع، دارد کاری نمی‌کند؛ و ای کاش، اصلاً، کاری نمی‌کرد! پیامبر دل‌آگاه و دلسوزمان ـ حضرتِ ختمی مرتبت، صلّی الله علیه و آله ـ با دلشوره‌یی دلسوزانه می‌گفت: «آن‌که، نادانسته کاری می‌کند؛ به جای آن‌که کار را درست کند، خراب‌تر ـ هم ـ خواهد کرد!»[نهج‌الفصاحه/سخن شمارة 3058]توبه و تغییر، تنها راه، برای کاری کردن‌ست.انقلاب، دیگرگون‌سازی ‌ست: انقلاب، دیگرگون شدن‌ست. انقلاب، دیگرگون کردن‌ست.و «خلّاقیت»،یعنی این‌که شما کاری بکنید که تا کنون نمی‌کرده‌اید؛ و در نتیجه، به دستاوردی نایل شوید، که تاکنون در دنیای‌تان نبوده است! «انتظار» هم، نوعی انقلاب است؛«انتظار» هم، نوعی خلّاقیت است. از «خلّاقیت انتظار»، می‌باید به‌طور «خلّاقانه» بهره گرفت. وگرنه، همین انتظاری که می‌توانست بهترین «فرصت» برای «زمین» و «زمان» باشد، به صورت بدترین «تهدید» رُخ می‌تواند نمود!بیایید کاری بکنیم،و با «مدیریتِ تهدیدها»، بهترین فُرصت‌های انسان و جهان را، بیافرینیم.از هر فرصتی که به خوبی استفاده نکنیم ـباور کنید که خودش به بدترین تهدید، تبدیل خواهد شد. نمی‌شود کاری نکرد، و به جایی رسید؛ و شاید «مسأله‌شناسی»، نخستین کاری باشد که باید کرد. آن کس که مسأله‌هایش را نمی‌شناسد، و یا اگر می‌شناسد، آن‌ها را نمی‌تواند دسته‌بندی و اولویت‌بندی کند ـ حتماً ـ شکست خواهد خورد! ... امّا، آن‌که مسألة خودش را ـ مسألة اساسی و حیاتی خودش را ـ  به خوبی شناخته است؛ به واقع، در راهِ نوآوری و «مهندسیِ‌ مجدّدِ زندگی»،‌ گام نهاده است. «خلّاقیت»، دوباره دیدن‌ست؛ و «نوآوری»، دست دادن با آینده‌یی ست که آمدنی‌ست!ماهنامه موعود شماره 120
  • مهدی ملاصادقی

لقمه حرام با انسان چه می‌کند؟

مهدی ملاصادقی | شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۳۰ ب.ظ
معصیت‌ها مثل آهن ربا و لقمة حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمة حرام نباشد، می‌تواند از کنار معصیت‌ها عبور کند و خود را نگه دارد، امّا وقتی که لقمة حرامی را خورد، از کنار معصیّت که می‌گذرد، مجذوب آن می‌شود.     آیتالله حائری شیرازی در کتاب «پندها و اندرزها»ی خود دربارة لقمة حلال و حرام این گونه می‌آورد: آهن ربا، ذرّة آهن را هر کجا که باشد، به سمت خود می‌کشد. اگر یک مقدار پنبه را از کنار یک آهن ربا عبور دهید، آهن ربا کششی نسبت به پنبه ندارد، امّا اگر مقداری خردة آهن را درون پنبه قرار دهیم، در این حالت پنبه به سمت آهن ربا کشیده شده و جذب آن می‌شود.   در اینجا خود پنبه جذب نمی‌شود؛ بلکه براده‌های آهنی که با خود آهن ربا هم جنس هستند، به سمت آن کشیده می شوند.   معصیت‌ها مثل آهن ربا و لقمة حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمة حرام نباشد، می‌تواند از کنار معصیت‌ها عبور کند و خود را نگه دارد، امّا وقتی که لقمة حرامی را خورد، از کنار معصیت که می‌گذرد، مجذوب آن می‌شود، این خاصیت درونی نان و لقمة حرام است.   امّا لقمة صددرصد حلال که انسان کار صحیح درستی را انجام داده است و اجرت طیّب و صحیح و طاهری را در مقابل آن به انسان داده‌اند.   وقتی که این لقمه را انسان مصرف می‌کند، از کنار عبادات که می‌گذرد، عبادات او را جذب می‌کنند، از کنار امامزاده که می‌گذرد، به زیارت آن میل و گرایش پیدا می کند. میل و گرایش به مسجد، روضه و تربت شهدا پیدا می‌کند و این جزو خاصیت و ذات لقمه‌ای است که از همه جهت حلال باشد.   هنگامی که انسان آن را مصرف می‌کند، در انسان نوری را ایجاد می‌کند. همة طاعات و عبادات، جذابیّت و گیرایی دارند؛ ولی همة آنها با لقمة حلال سنخیّت دارند، نه تنها با لقمة حلال، با مسکن و لباس حلال و امثال اینها هم سنخیّت دارند. در محلّی که از راه حلال به دست آورده‌اید، موقع نماز که فرا می‌رسد، نسبت به نماز شوق و رغبت پیدا می‌کنید، امّا اگر از راه حرام به دست بیاید، وقتی که در آن محل غیبت انجام شود، نسبت به غیبت میل پیدا می‌کنید و قوة جلوگیری کم می‌شود. حلال و حرام وقتی مخلوط شود، طاعات و معصیت هم با هم مخلوط می شود. ((در این روزگار ما خیلی چیزها لقمه حرام هستن که ما با عوض کردن شکل آنها و راضی کردن خودمان از کنار آن می گذریم ولی اثرات لقمه حرام از کنار ما به این راحتی نمی گذرد .))
  • مهدی ملاصادقی

اعجاز عددی امامان

مهدی ملاصادقی | شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۲۸ ب.ظ
امام علی(ع) می‌فرماید: «سرچشمه علم‌ها در کتاب‌های [آسمانی] چهار گانه مندرج و علوم آن در قرآن کریم است. علوم قرآن در سوره فاتحه، علوم فاتحه در «بسم‌الله الرّحمن الرّحیم» و علوم بسمله در بای بسم‌الله است و من نقطه زیر باء هستم.»1در معارف دینی آمده است که اهل بیت(ع) در همه چیز با قرآن کریم مساوی و برابرند. بر همین مبنا، در این مقاله به بحث درباره ارتباط میان این دو از جهت اعجاز عددی می‌پردازیم. اعجاز قرآن کریمدر قرآن کریم وجوه متعدّدی از اعجاز وجود دارد؛ از جمله اعجاز در بلاغت و موضوعات آن، آگاهی دادن از غیب، بیان قضایای علمی و همچنین اعجاز عددی که عبارت از نظم در تعداد کلمات و حروفی است که برای مفهومی مشخّص بیان شده است. به عنوان مثال در قرآن کریم؛ لفظ «ساعت» 24 بار به تعداد ساعات روز؛ لفظ «شهر = ماه» 12 بار به تعداد ماه‌های سال؛ لفظ «روز» 365 بار به تعداد روزهای سال شمسی؛ لفظ «عزم» 5 بار به تعداد پیامبران اولوالعزم؛ لفظ نماز 5 بار به تعداد نمازهای روزانه، لفظ «طواف» 7 بار به تعداد طواف واجب به دور کعبه؛از جمله تطابق‌ها، تطابق بین عدد کلماتی که به لحاظ مفهومی موافق یا معکوس یکدیگرند؛ مثلاً:کلمه «حیات» 145 بار، در مقابل «موت» 145 بار؛کلمه «دنیا» 115 بار، در مقابل «آخرت» 115 بار؛کلمه «ملائکه» 84 بار، در مقابل «شیاطین» 84 بار؛کلمه «حَرّ = گرما» 4 بار، در مقابل «برد = سرما» 4 بار؛ کلمه «ایمان» 11 بار در مقابل «کفر» 11 بار، به کار رفته است.این اعجاز به واسطه وجود سرّی است که خداوند متعال آن را در حروف و اعداد قرار داده است. وضع نخستین حروف، ابداع خداوندی است که آن را قالب و ظرف حقایق نورانی و کتاب‌های آسمانی قرار داده و از باب اهمّیت موضوع به آنها سوگند یاد نموده و فرموده است: «الم، الر، المص، ن، ق ...» و آیات دیگری از این‌گونه که در آغاز سوره‌ها وجود دارد.امام رضا(ع) در روایتی می‌فرمایند:«اوّلین ابداع و خواست و مشیّت خداوند، حروف است که آن ‌را اصل هر چیز، دلیل هر سند و فصل کننده هر دشواری قرار داد و به وسیله آن همه چیز از اسامی حق و باطل یا فعل و مفعول، یا معنی و غیر معنی، ... را از یکدیگر جدا نمود.»2اعجاز دیگر، اعجاز عددی است که اهمّیت آن از اهمّیت حروف کمتر نیست و در نظام آفرینش به صورت متوازن وجود دارد. خداوند متعال می‌فرماید:«إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ؛3ما که هر چیزی را به اندازه آفریده‌ایم.»و می‌فرماید:«وَأَحْصَی کُلَّ شَیْءٍ عَدَدًا؛4و [خداوند] هر چیزی را به عدد شماره کرده است.»و پوشیده نماند که بین حروف و اعداد، رابطه وجود داشته، اعداد، سرّ حروف و حروف، سرّ افعالند و به وسیله آن، آسمان‌ها و زمین برپا شده است. خدای تعالی موجود را با کلمه «کن فیکون» آفریده که مرکّب از هفت حرف و معروف به «حروف تکوین» است.اعجاز عددی قرآن و امامان(ع)بعد از توضیحی که درباره اعجاز عددی و اهمّیت آن داده شده، در اینجا لازم است مقایسه‌ای میان اعجاز عددی قرآن کریم و اهل بیت(ع) انجام داده و کیفیّت بروز اعجاز عددی در اهل بیت(ع) را یادآوری کنیم. از جمله موارد این اعجاز، عبارتند از:1. اگر حروف مقطّعه قرآن کریم را که در آغاز برخی از سور آن مانند «الم، کهیعص، الر،...» آمده است، جمع و حروف تکراری را حذف کنیم، جمله‌ای کامل و معنی‌دار به دست می‌آید که عبارت است از : «صراط علیٍّ حقٌّ نمسکه؛ راه امیرالمؤمنین علی(ع) طریق حق است که ما به آن تمسّک می‌جوییم».یا: «علیٌ صراط حقٍّ نمسکه؛ علی(ع) راه حق است که به آن تمسّک می‌جوییم».2. کلمه «کساء» و مشتقّات آن 5 بار در قرآن کریم آمده است، به تعداد اصحاب کساء که عبارتند از: حضرات «محمّد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع)». برای آگاهی بیشتر در این باره به «حدیث شریف کساء» رجوع کنید.53. کلمات «امام»، «خلیفه»، «وصیّ»، «عصمت»، «آل» و مشتقات آنها 12 بار به تعداد امامان دوازده‌گانه اهل‌بیت(ع) به کار رفته است.4. کلمه «شیعه» و مشتقّات آن، 12 بار، نشان دهنده حقّانیت مذهب تشیّع در پیروی از امام علیّ ‌بن ابی‌طالب(ع) که تعداد حروف اسم شریفش 12 است، می‌باشد. همچنین است القاب آن بزرگوار مانند: «امیرالمؤمنین»، «العرو\الوثقی»، «الصّدیق الأکبر» و «یتلوه شاهد منه» که هر یک از آنها از 12 حرف ترکیب یافته است و این عدد 12 بر کلمه توحید: «لا اله‌ الّا ‌الله»، کلمه نبوّت: «محمّدٌ رسول ‌الله»و کلمه ولایت «علی خلیفه محمّد» منطبق است.پس مانند آنچه که درباره قرآن کریم دیدیم، اعجاز عددی در مورد عترت پاک رسول خدا(ص) نیز بارز است. اگر در اسامی اصحاب کساء یعنی حضرات محمّد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) دقّت کنیم، درمی‌یابیم که از 19 حرف ترکیب یافته است که مطابق تعداد حروف آیه بسمله «بسم‌الله الرّحمن الرّحیم» ـ خلاصه قرآن کریم می‌باشد.از امام علی(ع) نقل شده است که فرمودند:«همه علوم در کتاب‌های آسمانی چهارگانه مندرج و علوم آنها در قرآن است. علوم قرآن در فاتحه الکتاب، علوم فاتحه در «بسم‌ الله‌ الرّحمن‌ الرّحیم» و علوم بسمله در بای بسم‌الله است و من نقطه زیر باء هستم.»6به عبارت دیگر همچنان‌که علوم در قرآن کریم و در بسمله جمع شده، در امام علی(ع) نیز گرد آمده است. ابن مسعود می‌گوید:همانا قرآن بر هفت حرف نازل شده، که هر حرفی از آن دارای ظاهر و باطنی است و حقّاً، ظاهر و باطن آن نزد علیّ ‌بن ابی‌طالب(ع) می‌باشد.و این تطابق موجود بین حروف بسمله و عترت پیامبر(ص) بر وجود تعادل و تساوی در تمسّک به آن دو دلالت می‌کند. پس همچنان‌که فرد مؤمن به وسیله بسمله خود را از شرّ اجنّه و شیاطین و هر چیز ناپسندی محافظت می‌نماید، به همین ترتیب خود را به واسطه تمسّک به اسامی مبارک اصحاب کساء مصونیّت می‌بخشد.این مطلب را روایات ما تأیید و بیان می‌کند که خدای تعالی به هر پیامبری، نام‌های معصومان پنج‌گانه را آموخت تا در دشواری‌ها و خطرات به ایشان متوسّل شوند؛ مانند: نوح نبیّ(ع) که درون کشتی لوحی قرار داد. که بر روی آن کف دستی با پنج انگشت آن کشیده شده و بر هر انگشت نام‌های اصحاب کساء(ع) یعنی: محمّد، ایلیا، فاطمه، شبّر و شبیر نقش بسته و در وسط دست این جمله نوشته شده بود:«ای خدا و ای یاور من؛ به واسطه لطف و رحمت خویش و به [حقّ] این نفوس مقدّس، دستم را بگیر. اینان همگی بزرگان و گرامیانی هستند که تو به خاطر ایشان عالم را آفریده‌ای. خداوندا، به برکت اسامی اینان مرا یاری نما و تو یکتای توانا بر هدایت من به سوی حقّ و حقیقتی».و در بیان اهمّیت عدد 19 آنکه بعضی از امامان(ع) در امور خود آن را به کار می‌گرفته‌اند. درباره امام علی(ع) روایت شده که آن حضرت(ع) درجنگ‌ها به همراه خود نقشی را حمل می‌کردند که در محیط دایره آن حروف بسمله در 19 خانه و به ازای هر خانه، نامی از نام‌های نیکوی خداوند قرار داده شده بود که با آن حروف آغاز می‌شد و آن حضرت این را در خطّ مقدّم سپاه حمل می‌نمودند و به وسیله آن به خداوند توسّل می‌جستند تا بر دشمنان غلبه یابند.همچنین روایت شده، آن هنگام که عطش بر امام حسین(ع) و اصحابش غلبه یافت، آن حضرت(ع)، نیزه‌ای برگرفت و پشت خیمه‌ها 19 خط به سمت قبله کشید و آن را حفر نمود، در اثر آن چشمه آبی جوشید که از آن نوشیدند و سپس از بین رفت و اثری از آن باقی نماند. در اینجا می‌پرسیم؛ چرا آن حضرت(ع) فقط 19 خط کشیدند و نکته قابل توجّه آنکه تعداد این خط‌ها برای مورّخ، دارای اهمّیت بوده که آن را نقل کرده است.6. در روایتی آمده است که امام کاظم(ع) به راهبی فرمودند: «خداوند، چند اسم دارد که اگر به وسیله آنها خوانده شود، ردّ نمی‌شود؟»آن راهب عرضه داشت: اسامی خدا زیاد است؛ امّا آنچه که به‌طور حتم سائلش را ردّ نمی‌کند، هفت تاست. امام کاظم(ع) فرمودند: «هر تعداد از آنها را که می‌دانی، برایم بازگو». راهب پاسخ داد: به خدا سوگند، هیچ یک از آنها را نمی‌دانم...محدّث قمی می‌گوید:مقصود از اسماء هفت‌گانه، همه معصومان(ع) هستند؛ زیرا نام‌های گرامی ایشان، از آن فراتر نیست و آن عبارت است از: «محمّد، علی، فاطمه، حسن، حسین، جعفر و موسی» علیهم ‌السّلام و بنابراین تأویل «السبع‌المثانی» در این آیه شریف مشخّص می‌شود:«وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ؛7 و به راستی به تو [پیامبر] سبع‌المثانی و قرآن بزرگ را عطا کردیم.عدد هفت دارای اسرار عظیمی است که در آسمان‌ها و زمین‌های هفت‌گانه، تعداد روزهای هفته، تعداد طواف دور کعبه و تعداد نام‌های امامان(ع) ظهور یافته است.»8 و 9سیّد حسین نجیب محمّدمترجم: ابوذر یاسریپی‌نوشت‌ها:1. مصابیح الانوار، ج 1، ص 435.2. رضوان فقیه، الکشوف فی الاعجاز القرآنی و علم الحروف، ص 18.3. سوره قمر (54)، آیه 49.4. سوره جن (72)، آیه 28.5. محدّث قمی، مفاتیح‌الجنان، ملحقات پایانی.6. مصابیح الأنوار، ج 1، ص 435.7. سوره حجر (15)، آیه 87.8. منتهی‌الآمال، ج 2، ص 307.9. برای آگاهی بیشتر در این موضوع به کتاب «الکشوف فی الإعجاز القرآنی و علم الحروف»، اثر شیخ رضوان فقیه رجوع کنید.چه کسی راز عدد 12 را می‌داند؟لا اله الّا الله 12 حرف؛محمّد رسول الله 12 حرف؛النّبیّ المصطفی 12 حرف؛خلیفه انبیاء = خاتم الوصیّین 12 حرف؛هؤلاء الاطهار 12 حرف؛ساد\ أهل الجنّـ[ 12 حرف؛محبّهم مؤمن تقی 12 حرف؛عدوّهم کافر شقی 12 حرف؛و من و تو ان‌شاءالله شیعه 12 امامی هستیم.پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیةالله‌العظمی صافی گلپایگانی، بااندکی تصرفhttp://mouood.org
  • مهدی ملاصادقی

مشاعره امام خمینی با حضرت آیت الله خامنه ای

مهدی ملاصادقی | شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۱، ۰۸:۲۴ ب.ظ
غزل امام خمینی(ره) من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمـار تـو را دیـدم و بیمار شدم فارغ از خود شدم و کوس انا الحق بزدم همچو منصور خریدار سر دار شدم غم دلدار فکنده است به جانم، شررى که به جان آمدم و شهره بازار شدم درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز که من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم جامه زهد و ریا کَندم و بر تن کردم خرقه پیر خراباتى و هشیار شدم واعظ شهر که از پند خود آزارم داد از دم رند مى آلوده مددکار شدم بگذارید که از بتکده یادى بکنم من که با دست بت میکده بیدار شدم غزل مقام معظم رهبری تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی تو که فارغ شده بودی ز همه کان و مکان دار منصور بریدی همه تن دار شدی عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر ای که در قول و عمل شهره بازار شدی مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی خرقه پیر خراباتی ما سیره توست امت از گفته در بار تو هشیار شدی واعظ شهر همه عمر بزد لاف منی دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی
  • مهدی ملاصادقی
حضرت داود به پیش پیغمبر عابدی که نامش خرقیل آمد به او گفت ای خرقیل آیا تا به حال آیا هرگز فکر گناهی در سرت خطور کرده است ؟ خرقیل گفت : نه هرگز خسته شده ای از عبادت کردن و از حالی که داری مغرور شده ای؟ خرقیل گفت : نه هرگز میل دنیا و شهوات آن در فکرت آمده است؟ خرقیل گفت : بله گاهی به فکرم خطور می کند و هوسش در دلم می آید. حضرت داود پرسید : چطور از این فکر از سر خود بیرون می کنی؟ خرقیل گفت : به داخل این غار می روم و از چیزی که در آنجا هست عبرت می گیرم. حضرت داود درخواست کرد که به او نیز نشان دهد آنچیزی که داخل غار هست پس با خرقیل به داخل غار رفتند حضرت داود تختی را دید که بر روی آن استخوان های پوسیده ریخته است و کتیبه ای هست در کنار آن تخت که بر روی کتیبه چنین نوشته بود : منم" اروای بن شلم" هزار سال پادشاهی کردم و هزار شهر بنا کردم و هزار دختر را بکارت بردم و آخر کار من این شد که خاک فرش من است و تکیه گاه من سنگ و مار و کرم همسایگان من هستند پس هر کس که مرا می بینید فریب دنیا را نخورد
  • مهدی ملاصادقی
حجم: ۱٫۶۹ مگابایت بها: یک صلوات لینک دانلود: تو کیستی شریک غم اهل عالمی[nooreaseman.com].zip تو کیستی شریک غم اهل عالمی در خاک طوس کعبه اولاد آدمی آن رازها … آن رازها که از همه پوشیده داشتم… تنها در این حرم به تو گفتم… تو محرمی…
  • مهدی ملاصادقی

تازه مسلمان

مهدی ملاصادقی | شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۱، ۰۳:۴۷ ب.ظ
آنقدر بر روی روسری‌ام تف می کردند که خیس می‌شد و مجبور بودم عوضش کنم. 12 سال بیشتر نداشتم. برای نخستین بار می‌خواستم با روسری به مدرسه بروم؛ هیجان زده بودم و خوشحال از انتخابم. وارد اتوبوس مدرسه شدم از همان اتوبوس‌های زردی که سرویس بچه مدرسه‌ای‌ها بود. غوغایی در اتوبوس بر پا بود من که وارد شدم ناگهان همه ساکت شدند و به من نگاه کردند ناگهان از ته اتوبوس پسری فریاد زد:"اونو نگاه کنید یک پارچه روی سرش انداخته" و بقیه به تبعیت از او مرا هو و به سمتم آشغال پرت کردند. در اتوبوس باز بود و من هنوز فرصت فرار داشتم اما لحظه‌ای با خودم فکر کردم امروز فرار کنم فردا چه؟ بالاخره که باید مدرسه بروم پاهایم سنگین شده بود؛ به سختی خودم را به اولین صندلی اتوبوس رساندم ترسیده بودم برای همین شروع به راز و نیاز با خدای خودم کردم تا کمکم کند و بتوانم حجابم را حفظ کنم. وقتی رسیدیم به مدرسه متوجه شدم روسریم خیس شده بعدا یکی از دوستانم گفت پسرا یکی یکی به سمت من می‌آمدن و آب دهان روی روسرییم می‌انداختن و این ماجرایی بود که هر روز از خانه تا مدرسه برای من تکرار می‌شد و من مجبور بودم هر روز با خودم دو روسری ببرم چون روسریم همیشه خیس از آْب دهان می‌شد. اینها را خانم زهرا گنزالس می گوید؛ مسلمان شیعه آمریکایی. او حکایت مسلمان شدن خود را نیز اینگونه تعریف می کند: وقتی چهار سالم بود؛ مادرم مسلمان شد. ما می‌دیدیم که عبادت ایشان با ما فرق دارد. مادرم آرام آرام ما را با ارزش‌های اسلام آشنا کرد بدون اینکه اجباری در کار باشد. وقتی دوازده سال داشتم مادرم من و خواهر و برادرانم را به اسلام دعوت کرد و ما که با اسلام تا حدودی آشنا شده بودیم به اسلام روی آوردیم. بعد از آن نخستین بار در اواخر پاییز سال 1369 همراه مادر و خواهرم به قصد گذارندن دوره در حوزه علمیه قم به ایران سفر و در همان سال نیز ازدواج کردم و همراه همسرم ساکن آمریکا شدیم، از سال 1381 تاکنون نیز در مشهد مقدس زندگی می‌کنم.
  • مهدی ملاصادقی