سیصدو سیزده یار

لشکر رزمنده انصارالمهدی موعود (عج) زرقان

سیصدو سیزده یار

لشکر رزمنده انصارالمهدی موعود (عج) زرقان

۳۵ مطلب در دی ۱۳۹۱ ثبت شده است

اگر در نمازتان تمرکز ندارید بخوانید!

مهدی ملاصادقی | شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۱، ۰۳:۴۳ ب.ظ
نماز غیر از آنچه که ما از احکام فقهى و واجبات و مستحبات و مبطلات آن مى‌دانیم ـ و البته حتماً باید آنها را فرا بگیریم و رعایت کنیم ـ روحى دارد که ارزش حقیقى نماز نیز به همان است. بهره‌اى که هر کس از نماز خود مى‌برد و تعالى و تکاملى که در اثر آن براى نفسش حاصل مى‌شود وابسته به روح نماز است. برخى فقط از پیکر بى روح نماز استفاده مى‌کنند. اثر پیکر بى روح نماز همین است که در قبر و قیامت به او نمى‌گویند چرا نماز نخوانده اى، و از این بابت مۆاخذه‌اى نخواهد شد؛ اما بیش از این اثرى ندارد. کسانى نیز از مراتب نازله این روح بهره مى‌برند. برخى نیز با نمازشان به معراج مى‌روند و به «لقاء الله» نایل مى‌شوند. این تفاوت درجات، بسته به این است که تا چه حد در نماز حضور قلب داشته باشیم و نمازمان را براى خدا خالص کنیم. در باره اهمیت و نقش «نیت» در نماز، چگونگى و مراتب مختلف آن در جلسات گذشته بحث هایى را مطرح کردیم. نکته اساسى که در این جا وجود دارد این است که ما با آن‌که در حرف و روى کاغذ به اهمیت نماز واقفیم، اما به هنگام نماز خواندن، دانسته هاى خود را فراموش مى‌کنیم و آن‌گونه که باید و شاید به آن اهتمام نمى ورزیم. غالباً نهایت هنر ما این است که سعى کنیم نمازمان را اول وقت بخوانیم و احیاناً علاوه بر واجبات برخى از مستحبات آن را نیز رعایت کنیم. اما همه اینها جزو پیکره نماز است و روح نماز چیز دیگرى است. از همین رو ما غالباً وقتى وارد نماز مى‌شویم به جاى آن‌که توجهمان به خدا و نماز باشد، مشغول فکر کردن به کارها و مسایل زندگى مى‌شویم. حتى برخى ـ نعوذ بالله ـ در حال نماز به فکر گناه و چگونگى فراهم کردن مقدمات معصیت هستند! اگر خیلى آدم هاى خوبى باشیم، در حین نماز به فکر درس و بحثمان هستیم یا به فکر این که، مثلاً، در منبر و سخنرانى امشب چه بگوییم! معمولاً دل و قلب ما در نماز با زبان و اعضا و جوارحمان همراه نیست و هر کدام رو به سویى دارند! بسیارى از ما وقتى «السلام علیکم و رحمة الله» را مى‌گوییم تازه یادمان مى‌آید که نماز مى‌خوانده ایم! اکنون سۆال این است که آیا این مشکل چاره‌اى دارد؟ و چه مى‌توانیم بکنیم تا از روح نماز برخوردار گردیم؟ تفاوت نمازِ باتوجه و نماز غافلانه یکى از راه هایى که براى درمان این مشکل وجود دارد تفکر و تأمل درباره فواید توجه و حضور قلب در نماز، و ضررهاى ناشى از غفلت و بى توجهى در نماز است؛ چرا که اگر انسان باور کند انجام کارى برایش مفید است و ترک آن موجب ضررهاى بزرگ و فراوانى براى وى خواهد شد، آن گاه به طور جدى در صدد انجام آن بر مى‌آید و به آن اهتمام می ورزد. واقعیت این است که ما به فواید اهتمام به نماز و ضررهاى ناشى از عدم توجه به آن «باور» و «ایمان» نداریم. «علم» داریم اما «ایمان» نداریم. منکر این فواید و ضررها نیستیم و اگر از ما در باره آنها سۆال کنند، به آنها معترفیم، اما مراتب ایمان و باورمان نسبت به آنها بسیار ضعیف و کم رنگ است. به همین سبب است که از علممان نتیجه عملى نمى‌گیریم و آن علم تأثیرى در عمل ما نمى‌گذارد. از این رو مناسب است در فرصت هایى، چند دقیقه قبل از نماز در باره اهمیت نماز و این‌که توجه و حضور قلب در نماز تا چه حد مى‌تواند ارزش عمل ما را بالا ببرد تأمل کنیم. البته این مسأله به مقدار معرفت ما نیز بستگى دارد. در هر حال، باید این مسأله را در نظر بگیریم که تفاوت نماز با توجه با نمازِ بى توجه، یک تفاوت عددى و محدود، مثلاً تفاوت پنجاه با هزار نیست. تفاوت نمازِ با توجه با نمازِ بى توجه از زمین تا آسمان است. حتّى فاصله نماز کم توجه با نمازى که توجه آن بیشتر است از تصور بیرون است. تفاوت نمازهایى که ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین مى‌خوانند با نمازهاى ما، با یک عدد ریاضى قابل بیان نیست که مثلاً بگوییم نماز ما یک هزارم یا یک میلیونیم یا یک میلیاردیم نماز آنها ثواب دارد؛ بلکه تفاوت به حدى است که اصلاً مقایسه غلط است. ما باید در این مسأله تأمل کنیم که مى‌توانیم ارزش عملمان را تا چه حد بالا ببریم و در حال حاضر به چه ارزش کمى قانع شده ایم! اگر به ارزش واقعى نماز خود واقف شویم، آن گاه در حین نماز اختیار دلمان را به دست مى‌گیریم و اجازه نخواهیم داد به هر سمت و سویى پرواز کند. اگر فعلا نمى‌توانیم در همه نماز این کار را بکنیم ـ که قطعاً چنین چیزى در ابتداى کار برایمان میسّر نخواهد بود ـ دست کم تصمیم بگیریم در نماز امروزمان فقط یک ذکر را با حضور قلب و توجه کامل بگوییم! الان ما متوجه نیستیم که هر روز چه ضرر هنگفتى از ناحیه نمازهاى بى توجه خود متحمل مى‌شویم، اما روزى قطعاً به این مسأله پى خواهیم برد. آن روز انگشت تأسف به دندان خواهیم گزید و آه «حسرت» سر خواهیم داد. روزى که قرآن آن را «یوم الحسره» نامیده است: وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ؛( مریم ، 39) و آنان را از روز حسرت بیم ده. آرى، عذاب حسرت از عذاب جهنم کشنده‌تر است! در هر حال، یکى از راه هایى که مى‌تواند به ما کمک کند تا حضور قلب بیشترى در نماز داشته باشیم این است که پیش از نماز دقایقى را در باره فواید نمازِ باحال و باتوجه و پى آمدها و ضررهاى نمازِ بى توجه بیندیشیم. آخرین نماز از دیگر چیزهایى که مى‌تواند به حضور قلبِ بیشترِ ما در نماز کمک کند و در روایات هم به آن اشاره شده است، توجه به این نکته است که احتمال دارد این نماز آخرین نمازى باشد که مى‌خوانیم! در روایتى، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در ضمن نصایحى به یکى از اصحاب به نام «ابوایوب خالد بن زید»، یکى از مطالبى که اشاره فرموده‌اند همین مطلب است: فَصَلِّها صَلاةَ مَوَدِّں( بحارالانوار، ج 73، باب 129، روایت 4) یعنى به هنگام نماز طورى نماز بخوان که گویا این آخرین نمازى است که مى‌خوانى؛ نماز خداحافظى تو است. اگر انسان فکر کند فرصت من به اندازه همین یک نماز است و به محض این ‌که «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» را بگویم حضرت عزرائیل در این جا حاضر است و مرا قبض روح خواهد کرد، قطعاً طورى دیگر نماز خواهد خواند! اگر بداند واقعاً این آخرین نماز او است، آن نماز را با حالت توبه و انابه و تضرع به درگاه خداوند به جا خواهد آورد. در هر نمازى چنین احتمالى هست که واقعاً آخرین نماز ما باشد، پس شایسته است در آن نماز رو به خدا کنیم و آن نماز را نماز توبه و استغفار و استغاثه قرار دهیم. اگر انسان چند دقیقه پیش از نماز بنشیند و به خودش تلقین کند که شاید آخرین نماز من باشد، این انگیزه در او ایجاد مى‌شود که حواسش را بیشتر جمع کند. در نظر آورید، اگر بخواهید به سفر بروید و سفرتان هم طولانى و خطرناک باشد چه مى‌کنید و چگونه با اهل خانه و دوستان و بستگانتان وداع مى‌کنید؟ اگر انسان این احساس را داشته باشد که این آخرین بارى است که با خدا حرف مى‌زند، آخرین بارى است که در پیشگاه الهى سر به سجده مى‌گذارد، قطعاً طورى دیگر نماز خواهد خواند؛ نمازى وداع گونه با چشمانى اشک بار و صفایى ملکوتى، هم چون وداع رزمندگان در شب هاى عملیات. اگر این گونه شود انسان تلاش خواهد کرد بیشترین و بهترین بهره را از این نمازش بگیرد. در هر حال این هم راه دومى است که انسان مى‌تواند توجه و حال حضورش را در نماز افزایش دهد. فرآوری : زهرا اجلال بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
  • مهدی ملاصادقی

شهادت امام رضا علیه السلام از زبان اباصلت هروی

مهدی ملاصادقی | شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۱، ۰۳:۱۴ ب.ظ
خبر از شهادت خویش به اباصلتاباصلت هروی می گوید: من در خدمت حضرت رضا علیه السلام بودم. به من فرمود:« ای اباصلت! داخل این قبّه ای که قبر هارون است، برو و از چهار طرف آن کمی خاک بردار و بیاور.» من رفتم و خاک ها را آوردم. امام خاک‌ها را بویید و فرمود:« می‌خواهند مرا پشت سر هارون دفن کنند، ولی در آنجا سنگی ظاهر می شود که اگر همه کلنگ‌های خراسان را بیاورند، نمی توانند آن را بکَنند.» و این سخن را در مورد بالای سر و پایین پای هارون فرمود. بعد وقتی خاک پیش روی هارون یعنی طرف قبله هارون را بویید، فرمود:« این خاک، جایگاه قبر من است. ای اباصلت، وقتی قبر من ظاهر شد، رطوبتی پیدا می شود. من دعایی به تو تعلیم می کنم. آن را بخوان. قبر پر از آب می شود. در آن آب ماهی های کوچکی ظاهر می شوند. این نان را که به تو می دهم برای آنها خرد کن. آنها نان را می خورند. سپس ماهی بزرگی ظاهر می شود و تمام آن ماهی های کوچک را می بلعد و بعد غایب می شود. در آن هنگام دست خود را روی آب بگذار و این دعا را که به تو می‌آموزم بخوان. همه‌ی آب‌ها فرو می روند. همه‌ی این کارها را در حضور مأمون انجام ده.» سپس فرمود:« ای اباصلت! من فردا نزد این مرد فاجر و تبهکار می روم. وقتی از نزد او خارج شدم، اگر سرم با عبایم پوشانده بودم، دیگر با من حرف نزن و بدان که مرا مسموم کرده است.» مسموم شدن امام با انگورفردا صبح، امام در محراب خود به انتظار نشست. بعد از مدتی مأمون غلامش را فرستاد که امام را نزد او ببرد. امام به مجلس مأمون رفت و من هم به دنبالش بودم. در جلوی او طبقی از خرما و انواع میوه بود. خود مأمون خوشه ای از انگور به دست داشت که تعدادی از آن را خورده و مقداری باقی مانده بود. با دیدن امام، برخاست و او را در آغوش کشید و پیشانی اش را بوسید و کنار خود نشاند. سپس آن خوشه انگور را به امام تعارف کرد و گفت:« من از این انگور بهتر ندیده ام.» امام فرمود:« چه بسا انگورهای بهشتی بهتر باشد.» مأمون گفت:« از این انگور میل کنید.» امام فرمود:« مرا معذور بدار.» مأمون گفت:« هیچ چاره ای ندارید. مگر می خواهید ما را متهم کنید؟ نه. حتماً بخورید.» سپس خودش خوشه انگور را برداشت و از آن خورد و آن را به دست امام داد. امام سه دانه خورد و بقیه اش را زمین گذاشت و فوراً برخاست. مأمون پرسید:« کجا می روید؟» فرمود:« همان جا که مرا فرستادی.» سپس عبایش را به سر انداخت و به خانه رفت و به من فرمود:« در را ببند.» سپس در بستر افتاد. حضور امام جواد بر بالین پدر در لحظه شهادتمن در وسط خانه محزون و ناراحت ایستاده بودم که ناگهان دیدم جوانی بسیار زیبا پیش رویم ایستاده که شبیه ترین کس به حضرت رضا علیه السلام است. جلو رفتم و عرض کردم:« از کجا داخل شدید؟ درها که بسته بود.» فرمود:« آن کس که مرا از مدینه تا اینجا آورد، از در بسته هم وارد کرد.» پرسیدم:« شما کیستید؟» فرمود:« من حجّت خدا بر تو هستم، ای اباصلت! من محمد بن علی الجواد هستم.» سپس به طرف پدر گرامیش رفت و فرمود:« تو هم داخل شو!» تا چشم مبارک حضرت رضا علیه السلام به فرزندش افتاد، او را در آغوش کشید و پیشانی‌اش را بوسید. حضرت جواد علیه السلام خود را روی بدن امام رضا انداخت و او را بوسید. سپس آهسته شروع کردند به گفتگو که من چیزی نشنیدم. اسراری بین آن پدر و پسر گذشت تا زمانی که روح ملکوتی امام رضا علیه السلام به عالم قدس پر کشید. تغسیل امام به دست امام جواد علیه السلامامام جواد علیه السلام فرمود: ای اباصلت! برو از داخل آن تخت و لوازم غسل و آب را بیاور.» گفتم:« آنجا چنین وسایلی نیست.» فرمود:« هر چه می گویم، بکن!» من داخل خزانه شدم و دیدم بله، همه چیز هست. آنها را آوردم و دامن خود را به کمر زدم تا در غسل امام کمک کنم. حضرت جواد فرمود:« ای اباصلت! کنار برو. کسی که به من کمک می کند غیر از توست.» سپس پدر عزیزش را غسل داد. بعد فرمود:« داخل خزانه زنبیلی است که در آن کفن و حنوط است. آنها را بیاور.» من رفتم و زنبیلی دیدم که تا به حال ندیده بودم. کفن و حنوط کافور را آوردم. حضرت جواد پدرش را کفن کرد و نماز خواند و باز فرمود:« تابوت را بیاور.» عرض کردم:« از نجاری؟» فرمود:« در خزانه تابوت هست.» داخل شدم. دیدم تابوتی آماده است. آن را آوردم. امام جواد، پدرش را داخل تابوت گذاشت و سپس به نماز ایستاد. پرواز تابوت به سوی آسمانهنوز نمازش تمام نشده بود که ناگهان دیدم سقف شکافته شد و تابوت از آن شکاف به طرف آسمان رفت. گفتم:« یا ابن رسول الله! الان مأمون می آید و می گوید بدن مبارک حضرت رضا چه شد؟» فرمود:« آرام باش! آن بدن مطهّر به زودی برمی گردد. ای اباصلت! هیچ پیامبری در شرق عالم نمی میرد، مگر آنکه خداوند ارواح و اجساد او و وصی‌اش را به هم ملحق فرماید، حتی اگر وصیّ اش در غرب عالم بمیرد.» در این هنگام دوباره سقف شکافته شد و تابوت به زمین نشست. سپس حضرت جواد، بدن مبارک پدرش را از تابوت خارج کرد و به وضعیت اولیّه خود در بستر قرار داد. گویی نه غسل داده و نه کفن شده بود. بعد فرمود:« ای اباصلت! برخیز و در را برای مأمون باز کن.» مأمون در کنار پیکر مطهر امامناگهان مأمون به همراه غلامانش با چشمی گریان و گریبانی چاک کرده داخل شد. همان طور که بر سر خود می زد، کنار سر مطهّر حضرت رضا علیه السلام نشست و دستور تجهیز و دفن امام را صادر کرد. تمام آنچه را که امام رضا به من فرموده بود، به وقوع پیوست. مأمون می گفت:« ما همیشه از حضرت رضا در زنده بودنش کرامات زیادی می دیدیم. حالا بعد از وفاتش هم از آن کرامات به ما نشان می‌دهد.» وزیر مأمون به او گفت:« فهمیدید حضرت رضا به شما چه نشان داد؟» مأمون گفت:« نه.» گفت:« او با نشان دادن این ماهی‌های کوچک و آن ماهی بزرگ می خواهد بگوید سلطنت شما بنی عباس با تمام کثرت و درازیِ مدت، مانند این ماهی های کوچک است که وقتی اجل شما رسید، خداوند مردی از ما اهل بیت را به شما مسلّط خواهد کرد و همه شما را از بین خواهد برد.» مأمون گفت:« راست گفتی.» بعد مأمون به من گفت:« آن چه دعایی بود که خواندی؟» گفتم:« به خدا قسم، همان ساعت فراموش کردم.» واقعاً هم فراموش کرده بودم. آزادی اباصلت از زندان به دست مبارک امام رضا علیه السلامولی مأمون مرا حبس کرد و تا یک سال در زندان بودم. دیگر دلم به تنگ آمده بود. یک شب تا صبح دعا کردم و خدا را به حق محمد و آل محمد خواندم که ناگاه حضرت جواد علیه السلام داخل زندان شد و فرمود:« ای اباصلت، دلتنگ شده ای؟» گفتم:« به خدا قسم، آری.» فرمود:« بلند شو!» زنجیر را باز کرد و مرا از زندان خارج فرمود. محافظین مرا می‌دیدند ولی نمی‌توانستند چیزی بگویند. فرمود:« برو در امان خدا که دیگر دست مأمون به تو نخواهد رسید.» و تا کنون من دیگر مأمون را ندیده ام. منابع: بحار الانوار، ج 49، ص 300، ح 10. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 242.
  • مهدی ملاصادقی

دانلود نرم افزار کتابخانه 14 معصوم(ع)

مهدی ملاصادقی | سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۱، ۰۴:۵۱ ب.ظ
این نرم افزار توسط کانون فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) زرقان تهیه و در اختیار علاقه مندان قرار خواهد گرفت امید است که مورد رضایت مخاطبین عزیز قرار گیرد .لطفا جهت دانلود روی لینک زیر کلیک نمایید .حجم نرم افزار 40 مگا بایت است.http://up.toca.ir/images/kltz9lsoy07reqynpe7o.rar
  • مهدی ملاصادقی

بازی لاکسر (LUXOR)به چه فرا میخواند؟!

مهدی ملاصادقی | سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۰۴ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم در این پست مقاله ای قرار داده ام که به بررسی بازی صددرصدماسونی لاکسور (LUXOR) پرداخته . بازی بسیار جذابی که مخاطب رو به شدت دچار اعتیاد می کنه من خودم قبل از خوندن این مقاله و اطلاع از عقاید ماسونی چند سال پیش  به این بازی اعتیاد پیدا کرده بودم  وقتی مطالبی در رابطه با عقاید و اهداف این بازی خوندم واقعا شوکه شدم و بر خودم لازم دونستم این مطلب رو انتشار بدم .صهیونیسم با سلطه بر صنعت سینما ،موسیقی ، بازی های رایانه ای و دیگر ابزارهای رسانه ای سعی در عملی کردن اهداف شیطانی و پلید خود دارد که ما به گوشه ای از آنها می پردازیم . ... به ادامه مطلب بروید ...  یکی دیگر از مهمترین نکات صهیونیستی این بازی، جریان نقشه بازی است که اولین هدف بازی "Memphis" واقع در کشور مصر می باشد و در پی آن تسلط بر مرکز "Tyre" که واقع در فلسطین و لبنان فعلی است که اگر بخواهیم هدف بازی یعنی جریان یهودی سازی بازی را در نظر داشته باشیم، می بینیم دقیقا ... بازی لاکسر به چه فرا میخواند؟! شناخت اندکی که نسبت به صنعت بازی در کشور ما وجود دارد، باعث شده است تا بیشتر افراد، بازی های کامپیوتری را ویژه کودکان بدانند و آن را نوعی تفریح جهت اوقات فراغت بپندارند. حال آنکه در اکثر کشورهای جهان، این بخش از علوم ICT جزو تخصص های مهم به شمار می رود و اهمیت بسزایی دارد. هم اکنون رشته معماری و طراحی بازی های کامپیوتری در بسیاری از دانشگاه های معتبر جهان تدریس می شود و فارغ التحصیلان این رشته ها مانند میلیون ها نفر دیگر در این صنعت نوین، مشغول به کار می شوند.(1) رسانه نو ظهور بازی های  رایانه ای  با قابلیت ها و ویژگیهای خاص خود به جرات می توان گفت که ضریب تاثیر گذاری و نفوذ خود را حتی از رسانه هایی چون سینما و تلویزیون نیز افزایش داده اند از مهمترین این ویژگیها ماهیت تعاملی بودن  بازی های رایانه ای است. به دلیل همین ویژگی است که قرار گرفتن افراد(معولا کودکان و نوجوانان ) در معرض بازی های کامپیوتری   نگران کننده تر از قرار گرفتن آنها در معرض برنامه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی است. زیرا این بازی ها بسیاری از اصول یادگیری مانند هم ذات پنداری (الگو سازی )،تمرین ،تکرار و پاداش و تقویت را به کار می گیرند.(2) در بازی رایانه ای گرافیک،صدا و تعامل، ابتکار سیر داستان، کنجکاوی، پیچیدگی وتخیل، منطق، حافظه، بازتاب ها، مهارت های ریاضی، چالش حل مساله و تجسم از جمله جنبه های فنی، روانی و فردی است که بازیگران را جذب این بازی ها می کند.کار مستقل، مداومت در بازی، لذت بردن از بازی، مشارکت فعال، تعامل مشارکتی، ساختار گروهی، یادگیری، رقابت یا همکاری گروهی و فرصت های برابر در بازی ازجمله عواملی است که در فرد برای ادامه بازی ایجاد انگیزه می کند. و دقیقا به دلیل همین خصوصیات است که به یکی ابزار تاثیر گذار غرب در راستای ناتوی فرهنگی علیه دنیای اسلام و خصوصا  انقلاب اسلامی ایران تبدیل شده است. مقام معظم رهبری در مراسم افتتاحیه سومین کنفرانس بین‌المللی قدس و حمایت از حقوق مردم فلسطین در ساختمان اجلاس سران در تهران برگزار شد با اشاره به این موضوع فرمودند: ((امروز استکبار جهانی که رئیس جمهور کنونی آمریکا سخنگوی آن است دنیای اسلام را صریحا تهدید می‌کند و سخن از جنگ صلیبی می‌گوید، شبکه استکباری صهیونیزم و سازمان‌های جاسوسی آمریکا و انگلیس در همه دنیای اسلام سرگرم فتنه انگیزی اند،... هزارها فیلم سینمایی و بازی رایانه‌ای و امثال آن با هدف زشت نمایاندن چهره اسلام و مسلمین، تولید و روانه بازارها می‌شود.)) کارکردهای فرهنگی  بازی رایانه ایبا توجه به آنچه که ذکر شد بازی های رایانه ای به شوالیه های  مجازی ،قدرتمند و جذاب  ناتوی فرهنگی و جنگ صلیبی  غرب تبدیل شد ه اند  که در حال تخریب و تغییر  تدریجی  ارزشها و هنجار های انقلاب اسلامی و جهان اسلام  هستند که در  این میان میتوان بازی هایی همچون (call of duty)  (assassin creed)و یا بازی های مانند سیمز(sims) که از طرفدارانی بی شماری در کشورمان داراست که به نوبه خود میتوان معثرترین بازیهایی نام برد که زندگی مدل امریکایی را برای مخاطب تبلیغ میکند! البته بازی های بیشماری را میتوان نام برد که از مضامین ضد دینی و ترویج خشونت و مسائل خیر اخلاقی را در خود جای داده است اما ما در این مجال اندک به یکی از بازیهایی اشاره میکنیم که طرفداران زیادی دارد و به جرات میتوان گفت که بیشترین کاربران خانگی با ان آشنایی دارند و همچنین به خاطر جذابیت و سادگی بازی و عدم خشونت در بازی در دسترس عموم قرار گرفته و به همین علت میتوان دریافت که خانواده های زیادی از این گونه بازی ها برای فرزندان خود تدارک میبیند غافل از این که این مجموعه بازی حاوی مضمونی بسیار ضد دینی و ترویج تفکرات پاگانیستی است که در نوع خود قابل توجه است! لاکسر   لاکسر مجموعه ایی از  بازی های های کم حجم هستند که توسط شرکت مومبو جومبو منتشر میشود، وظیفه این شرکت  نشر وبازاریابی تعدادی از بازی های کامپیوتری است که توسط شرکتهای مانند  نینتندو ، سونی و مایکروسافت تولید میشوند ، دفتر اصلی این کمپانی در دلاس، تگزاس ایالات متحده امریکاست.(3)   لوگوی شرکت مومبو جومبو این بازی بنابر آنچه در دنیای بازی مشهور است، یکی از بازی های خوش ساخت و جذاب  به شمار که بازی کن را مدتها سرگرم میکند. اما باید گفت این بازی، با همه هیجانی که به مخاطب خود می دهد و در عین جذابیت بالای آن، به صراحت در پی اهداف صهیونیستی فراماسونری و شیطانپرستی سازندگان این بازی است که هم از لحاظ محتوای جریان بازی و هم در قالب نمادهای شیطان پرستی و فراماسونری، در راستای تحقق اهداف شوم صهیونیستی می باشد. نقد محتوایی : نکته قابل توجهی که در نسخه چهارم این بازی، به صراحت مشاهده می شود مسئله "یهودی سازی" خاورمیانه و به طورکلی سرزمین های اسلامی و در نتیجه کل دنیا است که با تعابیری دیگر همچون "تسخیر تمام دنیا" توسط شیطان پرستان و فراماسونری می توان نام برد.(شیطانپرستان معتقدند که دنیا تا آینده ای نه چندان دور"21 دسامبر سال 2012 میلادی" در تسخیر آنان قرار خواهد گرفت) و این بهانه ای برای سیاست های شوم مستکبران است.   به عبارت دیگر در نسخه چهارم این بازی به صراحت مسئله تسلط بر تمام خاورمیانه و در نتیجه تسلط بر تمام دنیا القاء می شود. شاهد بر این مسئله، داستان و جریان بازی است که در نقشه بازی، نماد تمدّن های مختلف (مخصوصا ایران و اسلام) در دوره های مختلف بوضوح مشاهده می شود. این مسئله را در تصویر منوی اصلی بازی و همچنین در طی بازی و نقشه مراحل (که بوضوح روی نقشه ایران و عربستان صعودی و عراق مانور داده شده)، می توان مشاهده نمود نام هایی همچون "Teyma" که در منطقه شهر مدینه و مکه عربستان صعودی نشان داده شده و همچنین "Ninevah" "همان نینوا" که در نقشه دقیقا کربلای معلی را نشان می دهد و یا "Rey" "شهرری" که در همان شهر ری و اطراف شهر مقدس قم قرار دارد و یا "Merv" "مرو" که در نقشه دقیقا منطقه خراسان را می نمایاند و حتی "Babarius" که بنای مسجد تاج محل در هندوستان را به تصویر می کشد که مراکز بزرگ مذهبی و اسلامی جهان اسلام هستند و به صراحت نقشه ایران و عربستان و بطور کلی مناطق اسلامی به چشم می خورد. و عباراتی همچون "City of Rey" "شهر ری" در مراحل ایرانی بازی و یا "Ninevah" نینوا(کربلای معلی) در مراحل عراق، و یا "Merv" "مرو" (خراسان ایران) شاهدی روشن بر اثبات این مدعی است.(4)   نکته قابل توجهی که در مراحل نخست بازی قابل ذکر است اینکه گذار از چند مرحله نخست بازی، به ترتیب هر مرحله بخشی از چشم (هوروس) را به صورت پازل در اختیار بازی کننده قرار میدهد و اخر سر این چشم به تکامل میرسد که نشان از پیشرفت شما در بازی است! (چشم "هروس" خدای پاگانیستی و شیطانی ماسونها است)
  • مهدی ملاصادقی

نیا نیا گل نرگس

مهدی ملاصادقی | سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۱، ۱۲:۴۵ ب.ظ
نیا نیا گل نرگس، جهان که جای تو نیستدو صد ترانه به لب ها، یکی برای تو نیست**نیا نیا گل نرگس، که در زلال دلیهزار آینه نقش و، یکی ز خال تو نیست**نیا نیا گل نرگس، به آسمان سوگندقسم به نام و نهادت، دلی برای تو نیست**نیا نیا گل نرگس، ز رنجمان تو نکاه،کسی ز خلق و خلایق، فدای راه تو نیست**نیا نیا گل نرگس، بدان و آگه باشکه جای سجده گه ما، هنوز مال تو نیست**نیا نیا گل نرگس، به مجلس ندبهکه ندبه، ندبه خرقست، پایگاه تو نیست**نیا نیا گل نرگس، دعای عهد کجاستنه این نماز جماعت به اقتدای تو نیست**نیا نیا گل نرگس، به جان تشنه عشقدعا دعای ظهور است، ولی برای تو نیست**نیا نیا گل نرگس، سقیفه ها برپاستردای سبز خلافت، ولی برای تو نیست**نیا نیا گل نرگس، که چون علی(ع) تنهابه فجر صبح ظهورت، کسی کنار تو نیست**نیا نیا گل نرگس، تو را به خاک بقیعکه شهر ما، نه محیای گام های تو نیست**نیا نیا گل نرگس، به مادرت زهرا(س)کسی برای شهادت به کربلای تو نیست**نیا نیا گل نرگس، نیا به دعوت ماهزار نامه کوفی، یکی برای تو نیست**نیا نیا گل نرگس، فدا شوی مولابرای عصر عجیبی که خواستار تو نیست
  • مهدی ملاصادقی

تقویم ، شرمسار هزاران نیامدن

مهدی ملاصادقی | سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۱، ۱۲:۴۱ ب.ظ
قویم ، شرمسار هزاران نیامدن تقویم ، شرمسار هزاران نیامدن یک بار آمدن وَ پس از آن نیامدن این قصه مال توست بیا مهربانترین! کاری بکن چقدر به میدان نیامدن؟ این خانه ی پر از گلِ پژمرده هم هنوز عادت نکرده است به مهمان نیامدن باران بدونِ آمدنش نیست بی گمان مرگ است در تصور باران ، نیامدن اما تو با نیامدنت نیز حاضری کم نیست از تو چیزی ازین سان نیامدن اشیاء خانه جمله ی تاریکِ رفتن اند: آیینه ، عکس ، پنجره ، گلدان ، نیامدن
  • مهدی ملاصادقی

نرم افزار جامع مهدویت

مهدی ملاصادقی | سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۱، ۱۲:۳۴ ب.ظ
موضوع: نرم افزار مهدویت (جدید) چهارشنبه سی و یکم خرداد 1391 15:5  توضیحاتی در مورد نرم افزار مهــــدویت :  این نرم افزار در خصوص آشنایی با حضرت بقیه الله (عج) ، سرانجام یهود بعد از ظهور ، زیارت معروف آل یاسین به همراه ترجمه فارسی ، پاسخگویی به شبهات ( چرا غیبت صغری امتداد نیافت ؟ ، آیا امام زمان (عج) با خشونت حکومت خواهد کرد ؟ ، چرا نام امامان در قرآن نیامده است ؟ ، اثبات لزوم امامت چیست ؟ ) ، چگونه برای فرج دعا کنیم ، نشانه های ظهور چیست ؟ امام زمان از نظر اهل سنت ، آشنایی با محل حکومت امام زمان (عج) مسجد سهله ، آشنایی با مسجد جمکران ، روایات شنیدنی از حضرت، اطلاعاتی جامع در اختیار کاربران خود قرار می دهد. قابل توجه است 14 حدیث از پیامبر اکرم (ص) در مورد آخرالزمان و ظهور منجی از دیگر قابلیت های نرم افزار می باشد . نمایی از صفحات داخلی نرم افزار برای دیدن عکسها در اندازه های بزرگتر روی آنها کلیک نمایید نوع فشرده ساز : winrar نوع ایمیج برنامه : Clone CD حجم فایل : 5.85 مگابایت { لینک دانلود } + { لینک کمکی } ------------  منبع:  سایت رهبران شیعه
  • مهدی ملاصادقی

تقوا در گفتار امام زمان علیه السلام

مهدی ملاصادقی | سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۱، ۱۲:۳۳ ب.ظ
موضوع: گالری انتظار پنجشنبه نهم آذر 1391 16:18   زبـان: فــارســی        ---       نویسنده: سید حسین حسینی نوع فایل: EXE       ---       حجم کتاب: 376 کیلوبایت :: دانلود :: توضیحات در ادامه مطلب ...
  • مهدی ملاصادقی

دانشنامه

مهدی ملاصادقی | دوشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۱، ۰۹:۱۸ ق.ظ
پیامبر و اهل بیت (ع)تعداد موضوعات : 18تعداد مطالب : 12289 جامعه و حکومت اسلامیتعداد موضوعات : 11تعداد مطالب : 10068 عبادات اسلامیتعداد موضوعات : 9تعداد مطالب : 3637 علوم اسلامیتعداد موضوعات : 14تعداد مطالب : 19385 اخلاق و تربیت اسلامیتعداد موضوعات : 18تعداد مطالب : 2681 اجتماع و فرهنگ اسلامیتعداد موضوعات : 10تعداد مطالب : 6972
  • مهدی ملاصادقی

4فاکتور برای محاسبه طول عمر خود

مهدی ملاصادقی | شنبه, ۹ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۱۹ ب.ظ
یکی از مهمترین فاکتور ها برای محاسبه طول عمر، اندازه و مقدار گناهانی است که در زندگی مرتکب می‌شویم و هرچه قدر این گناهان بیشتر باشد، سبب کاهش عمر و یا از بین رفتن برکت از عمر و در نتیجه بیهوده زیستن می شود .(الهی پیر بشی مادر، الهی صد و بیست ساله بشی الهی، خدا به عمرت برکت بده، الهی که جوون مرگ نشی )اینها همه جملاتی هستند که نشانه علاقه انسان ها به عمر طولانی و با برکت است، تا این فرصت را داشته باشند که  با سعی و تلاش به آرزوهای بیشتری در زندگی دست پیدا کنند .از اهمیت این مساله همین بس، که بشر هر روز در کابوس عمر جاویدان و طولانی به سر می برد و هر آن، در فکر اختراع و تهیه معجون و یا راهکاری برای عمر طولانی و جاویدان است.اما آنچه مسلم است و بشر هرگز نمی تواند آن را درک کند محاسبه دقیق مدت عمر انسان هاست، چرا که این علم و تخصص تنها در اختیار خداوند متعال قرار دارد و تنها خداوند متعال است که به زمان و مکان مرگ افراد اطلاع کامل دارد:(إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْری نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْری نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ: در حقیقت، خداست که علم [به‏] قیامت نزد اوست، و باران را فرو مى ‏فرستد، و آنچه را که در رحمهاست مى ‏داند و کسى نمى ‏داند فردا چه به دست مى‏ آورد، و کسى نمى ‏داند در کدامین سرزمین مى‏ میرد. در حقیقت، خداست [که‏] داناى آگاه است.)(لقمان: ۳۴)در کنار همه این مجهولات که فوائد زیادی برای زندگی انسان در پی خواهد داشت، برخی از معادلات هستند که تا حدودی برای ما معلوم هستند و با حل آنها می توانیم  مدت عمر خود  را تا اندازه ای محاسبه کنیم، چرا که برای محاسبه طول عمر انسان ها معادله های مختلفی مطرح می شود که بسیاری از آنها اشتباه است و نمی توان آنچنان که باید و شاید محاسبه عمر انسان را بر عهده بگیرد.ما در اینجا چند فاکتور مهم برای محاسبه طول عمر شما بیان می کنیم که برخی سبب افزایش و برخی دیگر سبب کاهش عمر شما خواهد شد و با  به کار بستن این موارد می توانید اطلاع اجمالی نسبت به طول عمر خود پیدا کنید:در آنچه خداى متعال در «الواح» به موسى علیه‏السلام داد، از جمله چنین بود: … مرا و پدر و مادرت را سپاسگزارى کن، تا از نابود شدن‏ها حفظت کنم و اجلت را به تأخیر بیندازم و به تو زندگى‏اى پاک ببخشم و تو را از این زندگى به سوى بهتر از آن، ببرمفاکتور اول: گناهیکی از مهمترین فاکتورها برای محاسبه طول عمر، اندازه و مقدار گناهانی است که در زندگی مرتکب می شویم و هرچه قدر این گناهان بیشتر باشد، سبب کاهش عمر و یا از بین رفتن برکت از عمر و در نتیجه بیهوده زیستن می شود که در این مورد امام صادق علیه السلام می فرماید:مَنْ یَمُوتُ بِالذُّنُوبِ أَکْثَرُ مِمَّنْ یَمُوتُ بِالآجَالِ: شمار کسانی که بر گناهان می‌میرند، بیش از کسانی است که به عمر طبیعی از این جهان می‌روند.(بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۴۰)همچنین امام سجاد(علیه السلام) به برخی از مصادیق گناهانی که سبب کوتاه شدن عمر انسان ها می شود اشاره می‌کند و می فرماید:وَالذُّنُوبُ الَّتِی تُعَجِّلُ الفَناءَ قَطیعَةُ الرَّحِمِ وَالْیمینُ الْفَاجِرَةُ وَالاَقْوَالُ الکَاذِبَةُ وَالزِّناءُ وَسَدُّ طُرُقِ المُسْلِمِینَ وَادِّعاءُ الإمَامَةِ بِغَیرِ حَقٍّ: گناهانی که در نابودی [انسان] شتاب می‌کنند، [عبارتند از:] قطع رحم، سوگند دروغ، سخنان دروغ، زنا، سد کردن راه مسلمانان و به ناحق ادعا کردن امامت و رهبری.( معانی الاخبار، ص ۲۷۱)فاکتور دوم: تغذیهفاکتور مهم دیگری که می تواند مدت عمر شما را تا حدودی محاسبه کند، فاکتور مدیریت بر غذاهایی است که مصرف می کنید، اینکه چه نوع غذایی بخورید و به چه اندازه مصرف کنید می تواند نقش مهمی در محاسبه طول عمر شما داشته باشد.همچنین در کنار استفاده از غذاهای سالم و مغذی مصرف به اندازه و دوری از پرخوری نیز نقش مهمی در محاسبه طول عمر شما دارد و آن قدر این مساله  از اهمیت قابل توجهی برخوردار است که خداوند متعال کسانی را که پرخوری را سرلوحه زندگی خود قرارداده اند را مورد خشم و غضب خود قرار می دهد و می فرماید:کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ لا تَطْغَوْا فیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبی‏ وَ مَنْ یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبی‏ فَقَدْ هَوى: از خوراکیهاى پاکیزه‏اى که روزى شما کردیم، بخورید و[لى‏] در آن زیاده‏روى مکنید که خشم من بر شما فرود آید، و هر کس خشم من بر او فرود آید، قطعاً در [ورطه‏] هلاکت افتاده است.(طه: ۸۱)به یقین می توان گفت که کسانی که مدیریت کامل بر مصرف مواد غذایی خود را دارند از عمر بیشتری بهره مند خواهند شد.فاکتور سوم: ارتباط موثر با دیگرانارتباط موثر با دیگران و مخصوصا با اقوام و خویشاوندان نیز فاکتور مهم دیگری برای محاسبه طول عمر شما محسوب می شود، فاکتوری که با وجود آن می توانید یقین داشته باشید که ۳۰ سال بیشتر از آنچه تاکنون عمر خود را محاسبه کرده اید به زندگی ادامه دهید و با حذف این فاکتور مهم مجبور هستید در محاسبه عمر  مدت زیادی را  کاهش دهید:قَالَ أَبُو عَبْدِاللهِ(علیه السلام) مَا نَعْلَمُ شَیْئاً یَزِیدُ فِی الْعُمُرِ إِلَّا صِلَةَ الرَّحِمِ حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ ‏یَکُونُ أَجَلُهُ ثَلَاثَ سِنِینَ فَیَکُونُ وَصُولًا لِلرَّحِمِ فَیَزِیدُ اللهُ فِی عُمُرِهِ ثَلَاثِینَ سَنَةً فَیَجْعَلُهَا ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ سَنَةً وَ یَکُونُ أَجَلُهُ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِینَ سَنَةً فَیَکُونُ قَاطِعاً لِلرَّحِمِ فَیَنْقُصُهُ اللهُ ثَلَاثِینَ سَنَةً وَ یَجْعَلُ أَجَلَهُ إِلَى ثَلَاثِ سِنِین: اما صادق علیه السلام: چیزی را نمی شناسم که عمر را زیاد کند به اندازه صله رحم، تا آنجا که اگر سه سال به مرگ کسى باقیمانده باشد و صله رحم کند، خداوند سى سال بر عمر او بیفزاید و زندگى او سى و سه سال گردد، و اگر قطع رحم کند، سى سال زندگى او را خداوند به سه سال تبدیل فرماید.(الکافی، ج‏۲، ص ۱۵۳)گناهانی که در نابودی [انسان] شتاب می‌کنند، [عبارتند از:] قطع رحم، سوگند دروغ، سخنان دروغ، زنا، سد کردن راه مسلمانان و به ناحق ادعا کردن امامت و رهبریفاکتور چهارم: پدر و مادرپدر و مادر نیز نقش مهمی در محاسبه طول عمر شما دارند و احترام به آنها که بارها و بارها در قران کریم و روایات سفارش شده است فاکتور مهم دیگری برای محاسبه طول عمر شما خواهد بود که اگر به ندای قران کریم گوش فرا دهی:وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی‏ صَغیراً : و از سر مهربانى، بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو: «پروردگارا، آن دو را رحمت کن چنانکه مرا در خُردى پروردند.»(الإسراء: ۲۴)و با آنها با مهربانی رفتار کنی و همیشه در صدد خوشحال کردن آنها باشی عامل مهمی در افزایش طول عمر شما خواهد بود چنانچه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:کانَ فى ما اَعطَى اللّه‏ُ تَعالى مُوسى فِى اللواحِ… اُشکُر لى وَ لِوالِدَیکَ اَقِکَ المَتالِفَ وَ اُنسِى‏ء لَکَ فى عُمُرِکَ وَ اُحیِیکَ حَیاةً طَیِّـبَةً وَ اَقلَبَکَ اِلى خَیرِ مِنها؛ در آنچه خداى متعال در «الواح» به موسى علیه‏السلام داد، از جمله چنین بود: … مرا و پدر و مادرت را سپاسگزارى کن، تا از نابود شدن‏ها حفظت کنم و اجلت را به تأخیر بیندازم و به تو زندگى‏اى پاک ببخشم و تو را از این زندگى به سوى بهتر از آن، ببرم. (تاریخ دمشق، ج ۶۱، ص ۱۲۸)در آخر توجه به این نکته لازم است که منظور از محاسبه مدت عمر شما اولا محاسبه دقیق نیست چانچه اشاره شد که این علم فقط مختص خداوند متعال است همچنین این محاسبه فقط در مورد اجل های غیر حتمی متصور می شود اجل هایی که   می توان آن را به وسیله  اموری که بیان شد کاهش  و یا افزایش داد، اما اجل و مرگ حتمی انسان ها را هیچ کسی نمی تواند  تغییر بدهد و ثانیه ای تأخیر پذیر نخواهد بود. با تشکر از سایت مداحی
  • مهدی ملاصادقی