سیصدو سیزده یار

لشکر رزمنده انصارالمهدی موعود (عج) زرقان

سیصدو سیزده یار

لشکر رزمنده انصارالمهدی موعود (عج) زرقان

۹۲ مطلب در مهر ۱۳۹۱ ثبت شده است

پیام امام زمان (عج) به شیعیان

مهدی ملاصادقی | جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۴۷ ب.ظ
و آن فتنه نشانه‏اى است براى نزدیک شدن حرکت ما و اظهار نمودن شما امر و نهى ما را براى همدیگر، و خداوند نور خود را تمام خواهد کرداگرچه مشرکان را خوش نیاید.حضرت مهدی (عج): ما در رعایت حال شما کوتاهى نمى‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ‌یم، که اگر جز این بود گرفتارى‌ها به شما روى مى‌آورد و دشمنان، شما را ریشه کن مى‌کردند. از خدا بترسید و ما را پشتیبانى کنید.بسم الله الرحمن الرحیم...پس از ستایش و حمد خداوندی که معبودی جز او نیست و درود به سید و مولی و پیغمبر گرامی ما حضرت محمد و خاندان پاکش...اگر چه هم اکنون در مکانی دور از جایگاه ستم گران سکنی گزیده ایم -که خداوند صلاح ما و شیعیان با ایمانمان را مادامى که دولت دنیا در دست فاسقان است در دوری ما دیده است-، ولى با این حال به أحوال شما آگاهیم و چیزى از اخبار شما بر ما پوشیده نیست و از خواری و مذلتی که دچارش شده اید باخبریم، و این پیش آمد بدان سبب شد که بسیارى از شما بسوى آنچه پیشینیان صالح از آن رو گردان بودند متمایل گشته و بدان عهدى که از ایشان گرفته شده بود پشت پا زدند که گویا به آن پیمان آگاه نیستند.ما از رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد دشمنان شما را ریشه کن مى نمودند، پس تقوای خدا پیشه کنید تا در بیرون آمدن از فتنه ای که به شما روی آورده نجاتتان بخشیم، فتنه و آشوبی که هرکس أجلش فرا رسیده باشد در آن هلاک می گردد و آن کس که به آرزویش رسیده باشد از آن دور ماند.و آن فتنه نشانه‏اى است براى نزدیک شدن حرکت ما و اظهار نمودن شما امر و نهى ما را براى همدیگر، و خداوند نور خود را تمام خواهد کرداگرچه مشرکان را خوش نیاید.از آتش برافروخته جاهلیت که گروه های اموی آن را شعله ور ساخته و گروه هدایت یافته را بدان می ترسانند به تقیه پناه برید و چنگ زنید. من عهده دار نجات کسی هستم که در آن فتنه برای خود مقام و جایگاهی نجوید و در عیبجویی از آن به راهی پسندیده گام گذارد.از حادثه ای که به هنگام فرا رسیدن ماه جمادى الاول همین سال روی خواهد داد عبرت بگیرید و از خوابی که شما را فرا گرفته برای حوادث بعدی بیدار شوید... .پس هر یک از شما باید کارى کند که او را به دوستى و محبت ما نزدیک گرداند و از آنچه خوش آیند ما نبوده و باعث کراهت و خشم ماست دوری گزیند زیرا امر ما ناگهانی فرا می رسد در هنگامی که توبه و بازگشت برای او سودی ندارد و پشیمانیش از کیفر ما نجاتش نمی بخشد، خداوند راه رستگارى را به شما الهام فرماید و در توفیق‏یابى به رحمتش درباره شما لطف نماید.این نامه ما است به تو (شیخ مفید) اى برادر دوستدار و مخلص وبا صفاى در مودت و یار با وفاى ما...این نامه و مضمون آن را به هر کس که اطمینان دارى برسان و همگى آنان را بعمل کردن بدان سفارش کن ان شاء اللَّه.و صلى اللَّه على محمّد و آله الطاهرین. (برگرفته از نامه امام عصر عج به شیخ مفید ره/کلمة الامام المهدی/ص189)منبع : رویداد
  • مهدی ملاصادقی

رباعی های مهدوی

مهدی ملاصادقی | جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۴۳ ب.ظ
نه شرم و حیا، نه عار داریم از توامّا گِله بی‌شمار داریم از توما منتظر تو نیستیم آقاجانتنها همه «انتظار» داریم از تو...!هر روز به دنبال جوابی دیگرهر روز کشیده‌ام عذابی دیگرهر شب به هوای دیدنت از خوابیآسیمه دویده‌ام به خوابی دیگرای عشق! بیا که سینه‌هامان شد چاک«این النّبأ العظیم؟»، گشتیم هلاکچشمی که تو را ندیده باشد کور استخون شد دل ما، «متی ترانا و نراک»در تاک مگر شراب پنهان نشده؟در غنچه مگر گُلاب پنهان نشده؟ای بی‌خبران که مُنکر صبح شدیددر شب مگر آفتاب پنهان نشده؟یک عمر تو زخم‌های ما را بستیهر روز کشیدی به سرِ ما دستیشعبان که به نیمه می‌رسد آقاجان!ما تازه به یادمان می‌آید هستی! این ماه که چون چراغ تو می‌سوزدعمری‌ست که در فراق تو می‌سوزدخورشید که هر روز تو را می‌بینددر آتش اشتیاق تو می‌سوزدای اصل امید! بیم‌ها را دریاببابای همه! یتیم‌ها را دریابهر چند خدا خودش کریم است، آقا!لطفی کن و یاکریم‌ها را دریابشد بسته در هر دو جهان، از بس که...خشکید زمین و آسمان، از بس که...بد نیست اگر کمی خجالت بکشیمخون شد دل صاحب‌الزّمان، از بس که...؟!درسی که مرور می‌کنی، عاشوراستهر جا که عبور می‌کنی، عاشوراستای وارث زخم‌های هفتاد و دو تنروزی که ظهور می‌کنی، عاشوراست
  • مهدی ملاصادقی

شیعه بودن سخت است...

مهدی ملاصادقی | جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۴۱ ب.ظ
آمده بودند تا امامشان را ببینند. از راهی دور و با مشقتی فراوان. خادم بیت پرسید: «بگویم چه کسانی آمده‌اند؟» ـ بگو جمعی از شیعیانتان به زیارت آمده‌اند. خادم رفت، و شاید پاسخی که آورد برای آنان ـ و شاید برای ما و همه کسانی که آن را شنیده‌اند ـ سنگین بود: «امام گفتند شما که شیعه ما نیستید!» ... و کمی طول کشید تا آنان فهمیدند که حداکثر می توانند خود را «محب اهل بیت» بدانند نه شیعه آنان.  معاویه، آب را که گرفت تصور کرد که جنگ را برده است. پس دستور داد که نگذارند قطره ای از آن به کام تشنه یاران علی برسد. اما در آن سو، فاتح خیبر شمشیر به دست داشت و خطبه‌ای آتشین بر لب. جنگ مغلوبه شد و آب به دست سپاه عراق افتاد.معاویه این بار اندیشید که جنگ را تمام و کمال باخته است؛ چرا که علی نخواهد گذاشت که لبان تشنه سپاهیانش با آب شریعه نمناک شود. عمرو عاص، اما، او را از خطایش آگاه ساخت: «آن علی که من می شناسم، کسی نیست که تو و لشگریانت را تشنه گذارد.»علی می‌توانست مهار آب را بگیرد و اسب «قدرت» را بتازاند. اما مرام او این نبود که به قیمت پایمال کردن اخلاق و فتوت، قدرت دنیا را بگیرد؛ حتی اگر یک سوی آن قدرت، در هند و قفقاز باشد و سوی دیگر آن در مرزهای روم و اندلس.اولین بار که صدق داستان اول را از عمق وجود فهمیدم، و فهمیدم که خودم و هزاران هزار مثل خودم که ادعای شیعه بودنمان بلند است و خود را «پیرو علی و آل علی» می دانیم، در واقع شیعه نیستیمدر گیر و دار روزهای طولانی جنگ صفین، «ابن عباس» به دنبال فرمانده می گشت. عاقبت او را در گوشه ای از خیمه گاه پیدا کرد در حالی که وصله‌ای بر وصله‌های پر شمار کفش کهنه اش اضافه می‌کرد. وقتی ابن عباس با التهاب از حکومت و سیاست گفت تا شاید فرمانده را به تلاشی مضاعف برای دستیابی به قدرت ترغیب کند، علی سرش را بلند کرد، کفش کهنه اش را نشان او داد و پرسید: «به نظر تو این کفش چند می‌ارزد؟»ـ هیچ!و فرمانده برای ابن عباس روشن کرد قدرتی که برخی اینقدر حرص و جوشش را می خورند، از آن کفش پر پینه هم بی ارزش تر است؛ مگر آنکه ...آمده بود، نگران و هراسان. شرم مانعش می‌شد که حرفش را بزند. و از دیگر سو، ترس از عذاب آن جهانی ، امانش را بریده بود. عاقبت دل به دریا زد و مهر از رازش برگشود: «گناهی بزرگ کرده‌ام. پاکم کن.» و امام می دانست که پاک کردن او آسان نیست.ـ برو، شاید اشتباه کرده‌ای.و رفت، اما ندامت خواب از چشمانش ربوده بود. فردا، دوباره آمد و تقاضای دیروز را تکرار کرد، و جواب دیروز را شنید. هر چه باشد علی، خلیفه خدا است... و خلیفه باید صفات خلیفه گذار را داشته باشد. و یکی از این صفات «پرده پوشی» است.و این پرده پوشی تا روز سوم هم ادامه یافت؛ روزی که جوان پشیمان دوباره باز آمد، با چشمانی سرخ از بی خوابی، و وجدانی در غلیان و جوشش از بیم و نگرانی. و تو خود برای قضاوت کافی هستی... کدامین ما شیعه‌ایم؟ و کدامیک از ما بر تعریف و تماشای فحشایی که نقل ناخوانده محافل و شیرینی شیطانی مجالسمان بود چشم بستیم؟کدامینِ ما شیعه‌ایم؟ و کدامیک از ما از آنچه که به جوانی مسلمان نسبت داده شده بود «پرده پوشی» کردیم؟ و تو خود قضاوت کن... آیا ما شیعه‌ایم و پیرو علی و آل علی؟نه! ما حداکثر می‌توانیم خود را «محب» اهل بیت بدانیم!..
  • مهدی ملاصادقی

مصلح کل

مهدی ملاصادقی | جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۴۰ ب.ظ
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=مصلح کل=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-= ای که در حسن کسی همسر و همتای تو نیستسرو  افراخته  چون  قامت  رعنای  تو   نیست  جلوه‌ی ماه فلک چون رخ زیبای تو نیستکیست آن کو به جهان واله و شیدای تو نیست   گر چه پنهان ز نظر روی  نکوی تو بود   چشم ارباب بصیرت همه سوی تو بود آتش عشق تو در سینه نهفتن تا کیطعنه ز اغیار تو ای یار شنفتن تا کی  همه شب از غم هجر تو نخفتن تا کیروی نادیده و اوصاف تو گفتن تا کی چهره بگشای ز رخسار که دیدن داردسخن از لعل تو ای دوست شنیدن دارد اگر ای مه ز ره مهر بیایی چه شودغنچه‌ی لب به تکلّم بگشایی چه شود  نظری جانب عشّاق نمایی چه شودهمچو بلبل به چمن نغمه سرایی چه شود بی گل روی تو گلزار ندارد رونقاز صفای تو صفا یافته گیتی الحق روی زیبای تو ای دوست ندیدم آخرنغمه‌ی روح فزایت نشنیدم آخر  گلی از گلشن وصل تو نچیدم آخرچون هلال از غمت ای ماه خمیدم آخر روز ما تیره‌تر از شب بود از دوری توزده آتش به دل ما غم مستوری تو دل بود شیفته‌ی طره‌ی مویت ای دوستجان به لب آمده از دوری رویت ای دوست  چشم ما هست شب و روز به سویت ای دوستکس نیاورد خبر از سر کویت ای دوست ره نبردیم به کوی تو و خون شد دل مارفت بر باد فنا از غم تو حاصل ما خاطر ما ز فراق تو پریشان تا چندخانه‌ی دل بود از هجر تو ویران تا چند  دوستان از غم تو بی سر و سامان تا چنددر پس پرده‌ی غیبت شده پنهان تا چند پرده ای ماه فروزنده ز رخسار فکنتا جهان را کنی از نور جمالت روشن شب تار همه را ماه دل‌افروز توییداور و دادرس و دادگر امروز تویی  عارفان را به خدا معرفت‌آموز توییمصلح کل تویی و بر همه پیروز تویی هر که آزاده و دانشور و صاحب‌نظر استبهر اصلاح جهان منتظِر منتظَر است ما همه بنده، تویی صاحب ما، سرور ماچون تویی در همه جا حامی ما یاور ما  نبود جز تو کسی قائد ما، رهبر مادر پناه تو بود ملّت ما، کشور ما سایه‌ی لطف تو تا بر سر احباب بوددل ز مهر تو چو خورشید جهان تاب بود ما همه عاشق دلداده و جانانه توییصدف دین خدا را دُر یکدانه تویی  رهبر مردم آزاده و فرزانه توییقدمی رنجه نما صاحب این خانه تویی خانه‌ی صبر ز هجران تو گردید خراباز ره لطف و کرم منتظران را دریاب خاطر آشفته چنین پیرو قرآن مپسندبیش از این ذلّت این جمع پریشان مپسند  بی‌پناه این همه افراد مسلمان مپسنددوست را دستخوش فتنه‌ی دوران مپسند تا به کی نزد کسان بی‌کس و یاور باشیمچند از دوری روی تو در آذر باشیم سوی ما کن نظری از پی دلدارری ماتا تو از لطف نیایی به هواداری ما  که کند غیر تو از مهر و وفا یاری ما؟که دهد خاتمه آخر به گرفتاری ما؟ ما همه منتظر مقدم فرخنده‌ی توتا ببینم مگر چهره‌ی تابنده‌ی تو دل افسرده‌ی ما را ز غم آکنده ببینمسلمین را ز هم این‌گونه پراکنده ببین  آشنا را بر بیگانه سر افکنده ببینجمع در ظاهر و از تفرقه شرمنده ببین چه بگویم که تو خود آگهی از راز نهانباری آنجا که عیان است چه حاجت به بیان بی تو ما در کف بیگانه گرفتار شدیمغرق محنت ز هوسرانی اشرار شدیم  خون جگر از ستم دشمن مکّار شدیمدر بر خلق جهان خوارتر از خار شدیم اجنبی پای چو در کشور اسلام نهادهستی ملّت ما را ز جفا داد به باد سالها دم زده از مهر ولایت "قدسی"فکند کاش سر خویش به پایت "قدسی"  می‌کند صبح و مسا مدح ثنایت "قدسی"تا کند جان خود از شوق، فدایت "قدسی" چه شود گر کنی از لطف به حالش نظریتا که از نخل وصال تو بچیند ثمری
  • مهدی ملاصادقی

و من شیعه شدم...

مهدی ملاصادقی | جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۳۹ ب.ظ
مردی تعریف میکرد:مدتی بود دنبال گمشده ای می گشتم،به خانومم گفتم: ببین من تو رو دوست دارم ولی یه چیزی می خوام... اون چیه؟ "آرامش" تصمیم گرفتیم به کشورهای مختلف بریم. گفتیم اول بریم هندوستان و مجمع الجزایر ادیان،شاید دین های دیگه به ما آرامش بیشتری بدن. رفتیم سراغ ادیان مختلف که حتی سر و صدای زیادی داشتن.حتی به تبت رفتیم.حتی روی میخ هم خوابیدیم ! گفتن باید ریاضت بکشی!!! ولی بازم اونی که باید می شد،نشد.رفتیم افغانستان. با طالبان آشنا شدیم و گفتیم این اسلام هم عجب دینیه ! قرار شد بریم ایران و از اون جا پرواز کنیم و بریم. اومدیم خراسان و رفتیم مشهد که بلیت بگیریم و برگردیم اروپا. اومدیم مشهد دیدیم اون جا یه گنبدی هست که تا حالا ما مثل اون رو ندیده بودیم.گفتیم بریم ببینیم این چیه؟ پرسیدیم این جا کجاست؟گفتن این جا  مسلمون ها میرن زیارت.ـ زیارت کی؟ـ یه آقایی هست که از دنیا رفته ولی ما معتقدیم این آقا دوست خداست... دوست خدا از دنیا هم بره مثل وقتیه که زنده است. بهش سلام کنی،انگار جواب می گیری... راز این جا همینه. این جا مردم عبادت می کنن.ولی ما تا حالا همچین چیزایی ندیده بویم که کسی از دنیا بره و زنده باشه! خواستیم وارد بشیم ولی انگار کمی لباسامون نامرتب بود، دم در نگهبان ما رو راه نداد. خیلی ناراحت شدیم. به خانومم گفتم بیا بریم این جا به درد نمی خوره! ولی خانومم گفت آخه هنوز تو رو ندیدیم.بریم ببینیم چیه و این مردم کجا میرن؟یک دفعه یاد توضیح اون مرد افتادم. برگشتم رو به گنبد و گفتم آقا من شما رو نمیشناسمکی هستی ولی اگه همین طور که میگن زنده هستی و صدای ما رو میشنوی؛ ما میخوایم تو رو ببینیم چه خبره. "بگو ما رو راه بدن." یک دفعه پیرمردی اومد و به زبون محلی ما گفت: فلانی، بریم.آقا شما رو راه میده.گفتم رفتیم ولی راه ندادن.گفت اون زمان مامور نبودن راه بدن ولی الان مامورن راه بدن.مگه الان با آقا حرف نزدی؟برو. اصلا حواسم نبود این پیرمرد چه جوری با من حرف میزنه؟ اومدیم.همون نگهبان بود ولی چیزی نگفت.به خانومم گفتم شاید من رو ندیده.رفتم خودم رو نشون دادم ولی بازم چیزی نگفت. اومدیم داخل.صحن رو رد شدیم.به جایی رسیدیم گفتن خانوم ها از این ور آقایون از اون ور.یکی یکی رواق ها رو رد شدم.دیدم مردم ازدحام کردن دور ضریحی،میگن آقا اون جاست. نا امید شدم از جلو رفتن چون خیلی شلوغ بود.ولی یک دفعه دیدم انگار یک راهی داره باز میشه.آروم آروم رفتم جلو.کنار ضریح که رسیدم، یک آقای نورانی تو ضریح دیدم، یه لبخندی زد همچین دلم آروم گرفت... فهمیدم این همونه که دنبالش می گشتم.اومدم بیرون.هی می پرسیدم میشه بگین این آقا کین؟...و من شیعه شدم...
  • مهدی ملاصادقی

خوندنش خالی از لطف نیست...

مهدی ملاصادقی | جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۳۶ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیمداستان یک روز دانشجوئی با یاد صاحب العصر و الزمانچشم باز کردم . زود بود، صبح خیلی زود. شما بیدار بودی اما، بیدار شدم و  دست و صورتم رو شستم، وضو گرفتم ،حاضرشدم، بابا منو رسوند تا سرویس دانشگاه، سوار شدم ،چقدر خسته و خواب آلودم ، چقدر دوست دارم بخوابم... ، نه نمی خوابم ، می ترسم بخوابم ، اگه بخوابم و چشمام سنگین شه ، وضوم باطل بشه شرمنده آقام می شم .الان که صبحه و بیداره باید بهش بگم آقا جون منم بیدارم ،خودت امروز هم هوامو داشته باش...راننده چقدر آروم می ره . وای چه خونسرد. دل تو دلم نیست.اگه سحر بشه و نمازم قضا بشه... واایچشم انتظاری چه سخته. کاش تندتر بره. چشمم به جاده س واسه رسیدن به مسجد تو راه ...خب الان باید بره تو این ورودی..... ااااااا نرفتهنوز امید دارم شاید می خواد از اون یکی بریدگی برهامااااا نرفت.......................و من ماندم مثل هر روز بایک سوال بزرگ . چرا؟دلم می شکند این بار سخت تر. عادت دارم به این دلشکستگی هاآقاجان!من.هر روز وقتی که باید از راننده سرویس خواهش کنم کهمسجد توی راه وایسه تا من نمازمو بخونم.وقتی که از هر 3 روز 2 روزشو یادش می ره یا دوست نداره وایسهوقتی اون روزهایی که یادشه و مسجد وایمیسته من تنها نفریم که پیاده می شم واسه نمازوقتی همه پله ها رو می دوم تا نمازم قضا نشه و زود برگردم که فرداش هم راننده وایسهدلم می شکنهآقا جون !من دلم می گیره وقتی پامی شم که از اتوبوس پیاده شم همه هم سن و سال هام شکل علامت سوال یا تعجب می شن .ولی شاد می شم اون روزایی که غیر از من چند نفر دیگه هم بلند می شن واسه نماز .مولای من چقدر غریب شدی !آقا جونم این آدما قیام یادشون رفتهمی ترسم آقا ، می ترسم از این جووناآقا جون ! ولی خودم برات قیام می کنم آقاخودم تنهایی میام برات جون می دمتو صف کشته مرده هات اولین نفر خودمم.امام مهربونم. مهدی جان برامون دعا کنوضعیت آلودگی دل هامون از حد هشدار خیلی وقته گذشتهبرامون دعا کن گل نرگس. تنها دلخوشی ما توئی آقا جان« اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم»
  • مهدی ملاصادقی

شعر خوانی صوتی ...

مهدی ملاصادقی | جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۳۳ ب.ظ
۱۳۹۱/۶/۷ ۱۶:۱۷:۳۴ -->  نجوا با امام زمان۱۳۹۱/۵/۲۳ ۱۱:۱۵:۴۱ -->  حمید رضا برقعی - حضرت زهرا (س)۱۳۹۱/۵/۲ ۲۰:۴۱:۳۳ -->  اگر بی قراری، بدان یار ِ یاری۱۳۹۱/۳/۲۳ ۰۵:۵۵:۴۸ -->  مناجاتی دلنشین با امام زمان (عج)۱۳۹۱/۳/۲۲ ۰۷:۳۱:۳۱ -->  این جشنها برای من آقا نمیشود...۱۳۹۱/۲/۲۴ ۰۹:۰۹:۰۹ -->   ما میراثداران خیبریم۱۳۹۱/۱/۲۳ ۱۰:۱۰:۱۰ -->  شعر خوانی زیبای سید حمید رضا برقعی به مناسبت فاطمیه - (چشم وا کن)
  • مهدی ملاصادقی

فایل های تصویری سخنرانی آقای رائفی پور در پاسخ به شبهات اخیر

مهدی ملاصادقی | جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۳۲ ب.ظ
بسم الله الرحمن الرحیم=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=محل جلسه : دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد پزشکیبرگزار کننده : کانون مهدویت سنا (نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری)تاریخ اجرا : 11 اردیبهشت 91زمان این سخنرانی در حدود 4 ساعت و نیم می باشد که به 16 قسمت جهت دسترسی راحت تر کاربران عزیز تقسیم شده است.لذا توصیه می شود به ترتیب زیر ، سخنرانی ها را دانلود و مشاهده نمایید.فرمت فایل ها : MKV=-=-=-=-=لازم به ذکر است به دلیل بازدید بالا از این صفحه توسط کاربران عزیز ، امکان دارد گاهی برای دانلود فایل ها دچار مشکل بشوید ، به همین دلیل توصیه می گردد از نرم افزارهای مدیریت دانلود همچون IDM استفاده نمایید.(صفحه دانلود نرم افزار IDM)=-=-=-=-=لینک دانلود                     زمان فیلم                      حجم فایل=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت اول             27:50 دقیقه                   83.5 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت دوم             14:18 دقیقه                   42.9 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت سوم           17:08 دقیقه                   51.5 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت چهارم          17:31 دقیقه                   52.6 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت پنجم           16:45 دقیقه                   50.2 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت ششم         20:51 دقیقه                   62.6 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت هفتم        16:20 دقیقه                   49 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت هشتم      18:41 دقیقه                   56 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت نهم              14:56 دقیقه                   44.9 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت دهم             16:48 دقیقه                   50.5 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت یازدهم      20:00 دقیقه                   60 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت دوازدهم       14:10 دقیقه                   42.5 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت سیزدهم     17:58 دقیقه                    54 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت چهاردهم     12:43 دقیقه                 38.2 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت پانزدهم        11:53 دقیقه                   35.6 مگابایت=-=-=-=-=                  =-=-=-=-=                  =-=-=-=-=دانلود قسمت شانزدهم     22:25 دقیقه                   67.1 مگابایت=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=www.MASAFPORTAL.com=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صلواتی هدیه نمایید..."اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
  • مهدی ملاصادقی

خانه نیستیم...

مهدی ملاصادقی | جمعه, ۱۴ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۳۰ ب.ظ
=-=-=-=-=عمریست  لحظه لحظه  دلم بیقرار توستچشـمم به راه مانـده  و در انتظـار توستانـگار   روح   از   بدنـم   پر کشـیده اسـتیک جسم بی تـحرک و جانم  کنار توستبی  تو   دلــم   شبــیه  دل بیــقرار هــــادارم   در   انتظـــارت   از  او انـــتظارهــــاما  ان قبـیله ایم که محـــــروم مانده ایمماننـــد قــصه ی  پســــر مهــــزیارهـــاخورشیـــد آســمان   ز پــس  ابر  در بــیادنــدان  گذاشــتیم   بروی   جــگر   بیـــاجـاده به هر کجا که تویی پهن می کنیمدلواپســـیم  تو رو  خـــدا  زودتــــر بیــــامن  کــه  مــسا فر ســفر  جــمکرانیــماصــــلا فدای بی کســـی تو  جوانیــــمگریه برای غربت چشمت  وظیفه  استدنبال اشــک هـــای  امــام  زمـــانـــیمما را ببخش از  عشق  تو  دیوانه نیستیمبا زائـــران  چــشم تو  بیــگانه  نیســتیماز صـبح شــنبه تا شـــب جمعه بیـا بیـاجمـــعه   برای  آمدنــــت خانه نیســتیم=-=-=-=-=
  • مهدی ملاصادقی

کلیپهای صوتی رهبری

مهدی ملاصادقی | پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ
توقف ممنوعنوح کشتیبانمیدان ورزش؛ پیام معنویتیاد امام؛ رسم آزادگیپند خیرخواهانهغیرِ متعهدِ واقعیپیچ تاریخیمسجد کرامت | جلسه تفسیرزلزله‌نشینان شمال‌غرب سرزمین منمسجد کرامت | حاجی کرامتورزش قهرمانیتاکید ۱۰۰ بارهمسجد کرامت | چشمان پدرنقاط قوت و ضعف | جمع بندی نهایینقطه ضعف | نرسیدن به عدالت اجتماعینقطه قوت | انتقال ارزشهای انقلاب به نسل جواننقطه ضعف | ضعف در اخلاق عمومینقطه ضعف | حل نشدن مسئله بیکاری و تورمنقطه قوت | پیشرفت در شرایط تحریمنقطه ضعف | رفتار قبیله‌ای در سیاست و اقتصاد
  • مهدی ملاصادقی